405
زیدیه و حدیث امامیه

گونه‌ای که به خاطر سپردن همهٔ آنها در حافظهٔ راویان بعید باشد. همچنین ذکر پاداش‌های کلان برای اعمال کوچک یا بیان اوصاف مادی‌ برای بهشت و جایگاه بهشتیان و به طور کلی امور غیبی و پنهانی می‌تواند نشانه‌های داستان‌پردازی قصه‌گویان در روایات باشد.۱

برای نمونه در بخشی از روایتی طولانی، که قیس بن ربیع نقل می‌کند، دربارهٔ جایگاه امام علی علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و اله در رستاخیز آمده است:

۰.پرچم من به دست تو داده می‌شود... و آدم۷ و همهٔ آفریدگان خدا در سایهٔ آن پرچم پناه می‌گیرند. طول آن پرچم به مسافت هزار سال است، سرنیزهٔ آن از یاقوت سرخ، دیلم پرچم از نقرهٔ سفید، و نوک پیکانش مرواریدی سبز است. پرچم سه طره از نور دارد که یکی در مشرق، یکی در مغرب و یکی در وسط دنیا آویخته است.... تو با این پرچم راه می‌روی؛ درحالی‌که حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ تو را همراهی می‌کنند تا می‌آیی و بین من و ابراهیم می‌ایستی.۲

شاید راوی می‌خواسته با دادن چنین پرچم خاصی به دست امام علی علیه السلام، برتری امام را بر همهٔ انسان‌ها به تصویر بکشد.

برخی از اخبار ابوالجارود نیز دربردارندهٔ مفاهیم یا سبک بیانی هستند که بیشتر نزدیک به افسانه‌ها و قصص راویان غالی و قصه‌گو به نظر می‌رسند. در روایتی گفته می‌شود که مار سیاه و بزرگی با چشمان سرخ و دندان‌های تیز به مسجد کوفه آمد؛ همهٔ مردم گریختند و مار روی منبر نزد علی علیه السلام رفت و اسراری برای او بازگفت. در ادامهٔ روایت امام توضیح می‌دهد که آن مار از جنیان بوده و آمده تا برای آشتی دادن بین دو گروه اجنه از امام کمک بخواهد. سپس امام خطی روی زمین کشیده، مردم را از عبور از آن خط منع می‌کند؛ آن‌گاه خود از خط گذشته نزد اجنه می‌رود و برای آنها خطبه می‌خواند. درعین‌حال مردم که امام و اجنّه را می‌دیده‌اند، آنها را دارای قد و

1.. برای تفصیل بیشتر ر.ک: بسّام جمل، اسباب النزول، ص۲۰۵-۲۰۶.

2.. صدوق، الامالی، ص۴۰۲.


زیدیه و حدیث امامیه
404

نظر می‌رسد این آشفتگی برخاسته از منابع مغشوش و غیرمعتبر صدوق، و نه اشتباه او یا ناسخان، باشد؛ زیرا ضبط ناصحیح ابن‌ذکوان در برخی منابع دیگر همچون امالی طوسی و دلائل الامامة طبری هم به چشم می‌خورد که به صورت «عبید بن ذکوان» ثبت شده است.۱

در نمونهٔ دیگر راویان عباد بن صهیب، برای تدلیس، در نام او و ناقلان وی دست برده‌اند. به طور مثال برای امامی‌تر کردن اسناد و احادیث، کنیهٔ عبّاد بن صهیب را از «ابوبکر» به «ابومحمد»،۲ و راوی وی را از «محمد بن عمر مازنی» به «محمد بن یحیی مازنی»۳ تغییر داده‌اند. در موارد زیادی نیز به نام عباد بن صهیب تدلیس شده و با عنوان «عباد/عبادهٔ کلیبی»۴ به روایاتش اسناد داده می‌شود؛ برای او اسامی دیگری همچون «ابوبکر کلیبی»۵ و «ابوبکر کلبی»۶ هم مورد استفاده بوده است.

پیامدها

آنچه ذکر شد، گزارشی از وضعیت موجود در کتاب‌های امالی است؛ اما این نوع نقل و اسناد‌دهی عوارض و پیامدهایی نیز در کل روایات امامیه داشته است که موجب خدشه در اعتبار آنها می‌شود.

۱. قصه‌پردازی

تشخیص قصه و داستان از روایت تاریخی و واقعی کار آسانی نیست؛ اما در روایاتی آمیخته با افسانه نشانه‌هایی هست که تشخیص آنها را آسان‌تر می‌کند. برای نمونه زیاده‌روی در بیان جزئیات یک ماجرا و ذکر گفت‌وگوهای همهٔ شخصیت‌ها؛ به

1.. طبری، دلائل الامامه، ص۱۳۵؛ طوسی، الامالی، ص۴۵۱.

2.. طوسی، الامالی، ص۵۰۴.

3.. مجلسی، بحار الانوار، ج۲۴، ص۲۷۵. وی این خبر را از كنز الفوائد كراجكی نقل كرده است؛ اما در منبع اصلی چنین روایتی یافت نشد.

4.. طبری، همان، صص۷۴، ۱۵۲.

5.. صدوق، الامالی، ص۲۴۸؛ دارقطنی، السنن، ج۲، ص۲۳۶.

6.. عیاشی، التفسیر، ج۱، ص۱۰۲.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49559
صفحه از 575
پرینت  ارسال به