در شیوهٔ سنددهی هر دو محدث نیز وجوه اشتراک بسیاری هست؛ بدین ترتیب که هر دو به اسناد دادن از طریق پسران به پدران، بهویژه از فرزندان امامان شیعی، گرایش داشتهاند. ابنجعابی مسند عمر بن علی بن ابیطالب را فراهم آورده بود.۱ به نظر میرسد او این کار را بر اساس روایات عیسى بن عبداللّٰه بن محمد بن عمر بن علی بن أبیطالب و نیز برادر عیسی، محمد، انجام داده است؛ زیرا او در طریق نقل کتابهای این دو قرار دارد که هر دو طریق بر نقل پسر از پدر مستند است.۲ افزون بر کتابها، امامیه روایاتی از ابنجعابی گزارش کردهاند که از نوادگان عمر بن علی علیه السلام اخباری را تا آباء و اجداد آنها به امام باقر علیه السلام و سرانجام پیامبر صلی الله علیه و اله میرساند.۳ همچنین ابنجعابی منبع اطلاعاتی مهمی برای معرفی ابوحمزهٔ ثمالی در رجال نجاشی بوده است. او از شرکت سه پسر ابوحمزه در قیام زید بن علی خبر داده و تفسیر وی را با واسطهٔ نوادگان و خاندان قبیلهٔ ابوحمزه نقل کرده است.۴
از سوی دیگر هر دو محدث نسخههای بسیاری را با راویانی علوی یا زیدی از «امام رضا» نقل کرده و به ایشان احادیثی نسبت دادهاند که بهویژه صدوق و مفید آنها را به عنوان روایات امام رضا علیه السلام از آن دو روایت کردهاند. ابنجعابی نسخهای را از نوادهٔ زید بن علی به نقل پدرش از امام رضا علیه السلام طریق داده است.۵ احمد بن عامر طائی (زنده در ۲۶۰ق) نسخهای از روایات امام رضا علیه السلام داشته که پسرش عبداللّٰه بن احمد آن را به بغداد آورده و مشایخ بغدادی آن را از وی اخذ و در کتابهایشان نقل کردهاند.۶ این نسخه پس از مدتی در روزگار نجاشی میان منابع سنی و شیعی رواج گستردهای یافت؛ تاجاییکه میبینیم نجاشی آن را بر استادش قرائت کرده و در کتابش
1.. نجاشی، همان، ص۳۹۵.
2.. ر.ک: همان، صص۲۹۵، ۳۵۸.
3.. برای نمونه ر.ک: صدوق، الخصال، ص۲۷۱؛ همو، معانی الاخبار، ص۶۷.
4.. نجاشی، همان، ص۱۱۵.
5.. همان، ص۲۷۷.
6.. برای نمونه دارقطنی روایتی از وی را میآورد و میافزاید: «فی نسخة كثیرة عندنا عنه بهذا الإسناد» ر.ک: دارقطنی، المؤتلف والمختلف، ج۳، ص۲۰۰.