اصلی نداشت. شاید نتوان چنانکه دارقطنی به او مظنون بوده، ابنعقده را کذاب و حدیثساز دانست؛ اما میتوان دلیل ضعف روایات او را در مجموعه روایاتی دانست که او به صورت وجاده به آنها دست یافته بود. ابنعقده گاه این اخبار را به طرقی غیرواقعی مستند میکرد یا برای اعتبار دادن به آنها میکوشید فراوان نقل شوند و سماع بیشتری از آنها صورت گیرد.. برای نمونه او گاه احادیث یک راوی را گرد میآورد و به صورت یک مجموعه درمیآورد تا به شکل کتابی مستقل درآید. آنگاه این نسخهٔ برساخته را بدون آنکه اصلی داشته باشند، یعنی بر نسخهای قدیمیتر مستند باشد، روایت میکرد و رواج میداد.
در یک مورد نجاشی به این کار ابنعقده تصریح کرده است. وی در معرفی ابوحماد مفضل بن سعید بن صدقه، که از راویان امام صادق علیه السلام بوده است، میگوید: «او نسخهای دارد که ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید آن را جمع کرده است». سپس نجاشی برای رساندن طریق به نسخهٔ مفضل بن سعید میافزاید: «أخبرنا أحمد بن محمد قال حدثنا أحمد بن محمد بن سعید، عن رجاله، عن أبی حماد».۱ روشن است ابنعقده که نسخهٔ مفضل بن سعید را بازسازی کرده، طریق واحد و معینی برای آن نداشته و با تعبیر مبهم «از رجال خود» کوشیده است این کاستی را جبران کند یا تعدد اسناد روایات مفضل بن سعید را نشان دهد.
ضبط درست نام پدر و جد مفضل در رجال طوسی۲ و منابع اهل سنت چنین آمده است: «مفضل بن صدقة بن سعید». رجالیان امامی وی را نمیشناسند؛ ولی قدمای رجالی اهل سنت (همانند ابنمعین، ابوحاتم رازی و ابوزرعه) او را ضعیف و متروکالحدیث برآورد کردهاند.۳ ابنعدی پس از گزارش روایات مفضل بن صدقه میافزاید: «ابوحماد تعدادی حدیث دارد که برخی از ثقات کوفی یا غیرکوفی از وی نقل میکنند. من در حدیث او اشکالی ندیدم و احمد بن محمد بن سعید نیز بسیار در