حمران بین دو راوی مشترک است: یکی نهدی بزاز و کوفی که نجاشی وی را توثیق کرده و با واسطهٔ ابنعقده به کتابهایش طریق داده است؛۱ دیگری محمد بن حمران بن اعین که فردی مهمل است. حسین بن ابیعلاء نیز اصلی داشته و به گفتهٔ نجاشی، ابنعقده نسب وی را ذکر کرده و به کتابهایش طریق داده است.۲ کلیب بن معاویه نیز از راویان امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام است۳ و بسیار بعید مینماید که زکریا مستقیم از وی حدیث نقل کرده باشد. از این دادهها برمیآید که اساتید زکریا بن شیبان حداقل در منابع امامی شناختهشده و برجسته نبودهاند و ازآنجاکه نجاشی در شرححال بیشتر اینان از ابنعقده نقل میکند، درمییابیم که منشأ این اطلاعات دربارهٔ یحیی بن زکریا و پدرش کسی جز ابنعقده نیست. بنابراین این راویان نزد ابنعقده یا همفکرانش، یعنی زیدیه، شناختهشده بودهاند.
مؤید این نظریه این است که تنها نجاشی یحیی و زکریا (پدر و پسر) را معرفی میکند و به احتمال قوی منبع اطلاعات او ابنعقده است که در طریق کتابهای یحیی حضور دارد. افزون بر آن، در همهٔ احادیثی که منابع حدیثی امامیه از یحیی بن زکریا بن شیبان نقل کردهاند، ابنعقده راوی است. حتی در موارد اندکی هم که منابع حدیثی یا رجالی اهل سنت از یحیی بن زکریا یاد کردهاند، او را به واسطهٔ ابنعقده میشناسند و او را راوی یا مروی عنه رجالی مورد نظرشان معرفی میکنند.۴
تلاش برای شناسایی و معرفی بیشتر یحیی بن زکریا بن شیبان که تأثیر قابل توجهی در انتقال کتابهای محدثان نخستین کوفی به منابع امامیه داشته سبب شده رجالشناسان معاصر، وی را با یحیی بن زکریا لؤلؤی یکی بدانند. یحیی بن زکریا لؤلؤی را تنها طوسی معرفی کرده و به کتابش طریق داده است.۵