365
زیدیه و حدیث امامیه

آراء رجالی

ابن‌عقده در جرح و تعدیل برخی از معاصرانش که آنان را دیده یا درباره‌شان شنیده خود نظر داده و گاه این داوری‌ها را از اساتیدش بازگو کرده است؛ زیرا او با چند رجال‌نویس هم‌عصر بوده ‌است. دیدگاه‌های رجالی ابن‌عقده هم در منابع اهل سنت و هم در منابع شیعی نقل شده ‌است؛ اما از میان اهل سنت، دارقطنی و خطیب بغدادی معتقدند سخنان او در جرح رجال اعتباری ندارد. برخلاف این دو، رجال‌شناسان متقدم امامی نظریات ابن‌عقده را به‌تمامی پذیرفته‌اند؛ اما کلباسی و دیگر رجالیان متأخر۱ فساد مذهب جارح را در نپذیرفتن قول و نظرش مؤثر می‌دانند. رجالیان متقدم امامی دراین‌باره به‌صراحت سخن نگفته‌اند؛ ولی از عملکردشان برمی‌آید که فساد مذهب را در میزان اعتبار دیدگاه رجالی دخالت نمی‌داده‌اند؛ چنان‌که اقوال فراوانی از ابن‌فضال فطحی و بخاری سنّی نقل کرده‌اند.۲

اساتید رجالی ابن‌عقده

بررسی اساتید ابن‌عقده نشان می‌دهد او علم رجال را از برجسته‌ترین رجال‌شناسان شیعی فراگرفته است.

1.. در توضیح تقدم و تأخر رجالیان باید گفت به نظر می‌رسد دانشمندانی كه تا پیش از آغاز سدهٔ ششم می‌زیسته‌اند، از متقدمان به شمار می‌روند؛ زیرا رجالیان و به طور كلی نویسندگانی كه پس از این تاریخ می‌زیستند، بیشتر از کتاب‌های پیشینیان بهره می‌بردند و سخنان و آراء آنان را تكرار می‌كردند. با این حساب نجاشی و طوسی آخرین رجالیان از گروه متقدمان امامی هستند و صاحب معالم، ابن‌شهرآشوب، علامه حلی و عالمان بعدی از گروه رجالیان متأخر به شمار می‌روند.

2.. برای نمونه ر.ک: نجاشی، همان، صص۹، ۱۵۱،۱۷۰؛ طوسی، الرجال، صص۲۵، ۳۲، ۳۶، ۳۸.


زیدیه و حدیث امامیه
364

روایاتش را در بیشتر کتاب‌های رجالی خود به کار می‌بسته است. یک گزارش نشان می‌دهد دیگر کتاب رجالی ابن‌عقده برای رجال امام علی علیه السلام نیز چنین چینشی داشته است؛ ابن‌غضائری در شرح‌حال سلیم بن قیس هلالی می‌آورد: «اصحاب ما می‌گویند سلیم قابل شناسایی نیست و در هیچ خبری از او یاد نمی‌شود؛ اما من در غیر از کتابش هم از وی احادیثی یافتم؛... چنان‌که ابن‌عقده در رجال امیرالمؤمنین احادیثی از وی گزارش می‌کند».۱

رجال ابن‌عقده بسیار مورد استفاده و توجه رجال‌شناسان امامی بوده است؛ تاجایی‌که طوسی می‌گوید: «هیچ یک از اصحاب ما کتابی کامل دربارهٔ راویان حدیث ندارد... مگر کتابی که ابن‌عقده در آن رجال صادق علیه السلام را ذکر کرده و در این موضوع مقصود را به‌تمامی بیان کرده است».۲ از میان رجال‌شناسان امامی، ابوالعباس ابن‌نوح بیش از دیگران به این کتاب توجه و احاطه داشته و حتی کتاب الزیادات على أبی‌العباس بن سعید فی رجال جعفر بن محمد علیه السلام را به عنوان مستدرک بر آن نگاشته است.۳ نجاشی نیز از این هر دو کتاب رجال یاد می‌کند و در موارد زیادی تنها از تعبیر «رجال ابوالعباس» استفاده می‌کند که ایهام دارد؛ زیرا ابن‌عقده و ابن‌نوح، هر دو، کنیهٔ ابوالعباس دارند و صاحب الرجال بودند. اشاره شد الرجال تا عصر علامه حلی (۷۲۶ق) باقی بوده و وی آن را دیده که به‌وفور از آن استفاده کرده است. کاربرد علامه حلی نشان می‌دهد ابن‌عقده رجال و راویانی را در شمار یاران امام صادق علیه السلام ذکر کرده بود که نجاشی، طوسی و ابن‌غضائری باآنکه کتاب را دیده بوده‌اند، از آنها یادی نکرده‌اند. کتاب الشیعة من أصحاب الحدیث نیز نزد ابن‌طاووس بوده و از آن با عنوان «مشایخ الشیعة» یاد کرده است.۴

1.. ابن‌غضائری، همان، ص۶۳.

2.. طوسی، الرجال، ص۱۸.

3.. نجاشی، همان، ص۸۷.

4.. ابن‌طاووس، جمال الاسبوع، ص۲۸۸.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49406
صفحه از 575
پرینت  ارسال به