خونخواهی زید بن علی دلیل قیام خوانده نشده است و حتی نمیتوان در آنها اشارهای به نام زید یافت. آنان در این دعوتها معمولاً حق ضایعشده و ازدسترفتهٔ خود یعنی خلافت را طلب میکنند. سخنانی حاکی از اولویت آنها برای خلافت مانند «أنا أولى بالأمر منک» احتمالاً ناظر به بیعت ابواء در دورهٔ بنیامیه یا قرابت بیشتر سادات حسنی به پیامبر است. آنها در این نامهها برای اثبات حقانیت خود به نسب خویش و نزدیکی بیشترشان به پیامبر صلی الله علیه و اله استناد میکنند.۱
۳. در هنگام قیام زید، نفس زکیه و برادرش ابراهیم ۲۹ و ۲۵ ساله بودهاند و کاملاً توانایی و امکان شرکت در قیام زید را داشتهاند؛ بااینهمه از همراهی زید در آن قیام خودداری کردهاند. گفتهاند که عبداللّٰه بن حسن نخستین کس از آل ابوطالب بود که از قیام زید اعلام برائت کرد.۲ پس گرچه زید و بنوحسن در نحوهٔ مبارزه، یعنی قیام مسلحانه، و حتی شاید هدف مبارزه، یعنی دستیابی به خلافت یا به طور کلی جنگ با ستم، اشتراک داشتهاند، از نظر اعتقادات و مبانی مسیرهای جداگانهای را میپیمودهاند. از سوی دیگر همهٔ پسران زید هم در قیام حسنیان حضور نداشتند؛ تنها حسین بن زید و عیسی بن زید حسنیان را همراهی کردند و محمد بن زید با قیام آنها مخالف بود.۳ شاید اختلاف دیرینهٔ سادات حسنی و سادات حسینی سبب این جدایی و صفآرایی مستقل شده است.
۴. حسنیان حتی به اندازهٔ عباسیان هم ادعای خونخواهی زید را نداشتند. عباسیان مبارزه با امویان و دعوت به خلافت خودشان را با شعارِ زید، یعنی «الرضا من آل محمد»، آغاز کردند۴ و ابومسلم خراسانی نیز در خراسان قاتلان یحیی بن زید را مجازات کرد.۵ حتی گفتهاند علویان در آغاز دعوت عباسیان بیش از دیگران به
1.. طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۱۹۶؛ ابوالعباس حسنی، همان، ص۴۳۷.
2.. جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۳۱۲.
3.. ابوالفرج اصفهانی، همان، صص۱۸۰، ۲۵۷.
4.. ر.ک: ناشناس، اخبار دولة العباسیة، صص۳۶۸، ۳۸۸؛ طبری، همان، ج۴، صص۳۰۸، ۳۳۶.
5.. ابوالعباس حسنی، همان، صص۴۱۴-۴۲۳.