343
زیدیه و حدیث امامیه

دست ابن‌عقده رسید که برای آن طریقی نداشت. روزی ابن‌عقده ابوالحسن تمار و نسخه‌برداران را برداشت و به محلهٔ آوازخوان‌ها رفت. در آنجا طبل‌زنی را به سوی خود خواند و از نسبش پرسید. او خود را «محمد بن علی بن حمزه» معرفی کرد و گفت نام بقیهٔ اجدادش را نمی‌داند. ابن‌عقده او را محمد بن علی بن حمزة بن فلان بن فلان بن حبیب بن ابی‌ثابت نامید، کتاب روایات حبیب بن ابی‌ثابت را به دست او داد و از او گرفت، و پس از آن روایات حبیب بن ابی‌ثابت را با چنین سندی نقل کرد: «دفع إلىّ فلان ابن‌فلان بن فلان بن حبیب بن أبی ثابت کتاب جده فکان فیه».۱

در این نقل سستی‌هایی دیده می‌شود که با عقل ناسازگار است. این‌گونه طریق‌سازی برای هر محدثی مذموم است. چگونه ممکن است ابن‌عقده در ملأ عام و در حضور شاگردان و نسخه‌بردارانش دست به چنین کاری بزند و تازه به سراغ بدنام‌ترین محله‌ها برود و از آنجا استاد و طریقی برای خود بسازد. به نظر می‌رسد سازندگان این داستان می‌خواسته‌اند بی‌مبالات بودن ابن‌عقده در نقل حدیث و حرص او به نقل و انتشار روایات کهن و مشایخ قدیم را پررنگ کنند. شاید اصل ماجرا اتفاقی کوچک‌تر بوده و کمتر رنگ و بوی جعل عمدی داشته‌ است.

بغدادی‌ها و ‌کوفی‌ها

بغداد که از سال ۱۴۵ق جایگزین کوفه، پایتخت پیشین عباسیان، شده بود پس از صد سال و در پایان سدهٔ سوم به رونق چشمگیری در دانش حدیث دست یافت. در برابر آن کوفه، پایتخت پیشین، همچنان قدمت و میراث حدیثی بیشتری داشت و ازاین‌رو رقابت و نزاع پنهان و آشکار بین این دو مکتب حدیثی همچنان پابرجا بود. ابن‌عقده از مکتب کوفه بود؛ اما سه بار به بغداد سفر کرد۲ و از مشایخ و اساتید آن سود جست؛ بااین‌حال در اقوال و خاطرات مختلفی که از وی نقل کرده‌اند، گویی او خود را از بغدادی‌ها جدا می‌دانسته و گاه حتی بر ضد آنان سخن می‌گفته است.

1.. همان، ج۵، ص۲۲۳.

2.. همان، ج۵، ص۲۲۲.


زیدیه و حدیث امامیه
342

اشاره کرد و گفت: «من فقط سیصدهزار حدیث از اهل‌بیت حفظ هستم».۱ در نقل دیگر از او، به حفظ صدهزار حدیث با سند و متن، و توانایی مذاکرهٔ سیصدهزار حدیث اشاره می‌شود.۲ در اخبار دیگر این رقم‌ها باز هم بالاتر می‌رود؛ تاجایی‌که به ۲۵۰هزار حدیث با سند و متن، و ششصدهزار حدیث منقطع و مرسل می‌رسد.۳ در روایتی آمده است که چهار برادر ایرانی چندین سال در کوفه مسکن گزیدند و هریک صدهزار حدیث از ابن‌عقده نوشتند؛ اما به هنگام خداحافظی ابن‌عقده این تعداد را در برابر محفوظاتی که از اساتیدش دارد، باز هم کم می‌دانست.۴ بسیاردانی ابن‌عقده در زمینهٔ احادیث و اسناد و «حافظ» شدن او همیشه هم به نفعش نبوده و گاه سبب انتقاداتی از او شده است.

انتقادهای وارد بر ابن‌عقده

عبدان اهوازی در نقد ابن‌عقده گفته است: «ابن‌عقده از مفهوم اصحاب حدیث خارج است و حدیثش با دیگر محدثان یاد نمی‌شود و این به سبب کثرت حفظ و نسخه داشتن اوست که وقتی کتاب‌هایش را به همراه ندارد آنها را درهم می‌کند».۵ به جز درهم کردن و فراموشی غیرعمدی، به ابن‌عقده اتهام نسخه‌سازی هم زده‌اند. ابوبکر بن ابی‌غالب در این زمینه سخنان تندی ضد وی گفته است: «ابن‌عقده در حدیث گفتن خداترس نیست؛ زیرا به اساتیدی در کوفه دروغ می‌بست و برای آنان نسخه می‌ساخت و امر می‌کرد از روی آنها نقل روایت کنند».۶

در ماجرایی دراز و داستان‌گونه دلیل این اتهام‌ها بیشتر روشن می‌شود. ابوالحسن علی بن محمد تمار می‌گوید کتابی با پانصد حدیث از حبیب بن ابی‌ثابت اسدی به

1.. همان، ج۵، ص۲۲۰.

2.. همان.

3.. همان، ج۵، ص۲۲۱.

4.. همان، ج۵، ص۲۲۳.

5.. همان، ج۵، ص۲۲۴.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49420
صفحه از 575
پرینت  ارسال به