کاغذفروشی دعوت میکند تا با قَپان گذاشتن و وزن کردن کتابهایی که از بَر است او را به چالش بکشد.۱
از دیگر افراد خانواده و خاندان ابنعقده خبری در دست نیست، جز شرح مختصری که طوسی از پسرش ابونعیم محمد بن احمد بن محمد بن سعید میدهد و او را «جلیل القدر و عظیم المنزلت» میخواند. احتمالا او نیز محدث و استاد حدیثی بوده است؛ زیرا تلعکبری در زمان حیات پدرش از وی سماع داشته و محمد ابنعقده از حمید بن زیاد (۳۱۰ ق) روایت میکرده است؛۲ پس میتوان گفت به احتمال، تا نیمهٔ دوم سدهٔ چهارم زنده بوده است.
حفظ و نقد احادیث
به نظر میرسد بزرگ شدن با نسخهها و کتابهای محدثان و نیز فضای شهر کوفه که مجالس حدیث در نیمهٔ دوم سدهٔ سوم در آن رواج چشمگیری داشته و مسافران حدیثی را از شهرهای مختلف به خود جذب میکرده، سبب شده که حافظه و یادگیری ابنعقده به صورت خاص به دانش حدیث و حفظ نسخهها و کتابها معطوف شود. محدثان و رجالشناسان بغداد و کوفه در این نکته همداستاناند که ابنعقده حافظترین محدث بوده است؛ هرچند بیشتر مشایخ بغدادی ابنعقده را حافظترین محدث در حوزهٔ حدیث کوفه میدانستند.۳ بههرروی این توصیفها، که گاه به مقایسهٔ ابنعقده با ابنمسعود میرسد، از دانش گستردهٔ ابنعقده و احاطهٔ وی به طرق و اسناد احادیث در همهٔ منابع اسلامی (شیعه و سنی) روزگار خودش نشان دارد. در یک نگاه کلی میتوان گفت در سدهٔ سوم و چهارم دیگر نقل و بازگفتن حدیث و سند آن با کتاب یا از حفظ هنر چندان چشمگیری قلمداد نمیشده است؛ بلکه دانستن طرق و اسناد مختلف یک حدیث از شهرها و راویان مختلف، یا دانستن عیب و علل طرق و