احمد بن محمد بن عیسی با یک راوی، حجت رجالشناسان برای قضاوت دربارهٔ راویان ممدوح یا مجهولی است که از آنها اطلاعات کافی در دست نیست؛ مثل علی بن محمد بن شیره کاشانی که فردی فقیه و کثیرالروایت بوده است؛ اما احمد از او بدگویی کرده و به این دلیل که «سمع منه مذاهب منکرهٔ» بر او ایراد گرفته است.۱
به طور کلی از احمد بن محمد بن عیسی و دیگر رجالشناسان و محدثان همنظر وی، با تعبیر «قمیون» یاد میشود. ابنغضائری، نجاشی و طوسی به بسیاری از اقوال و داوریهای آنان با همین تعبیر اشاره کردهاند. در مواردی هم ابنغضائری و نجاشی ارزیابی قمیها را دربارهٔ غالی بودن برخی راویان نمیپذیرند.۲
احتمالاً این جریان در دورهٔ خاصی داغ بوده و پس از مدتی رو به زوال نهاده است؛ ازاینرو در یادکرد از آن میگویند: «در زمانی که...».۳ مؤید این دیدگاه ظهور محدثان و آثاری از قم در سدههای پسین است که گرایش به غلو دارند؛ برای نمونه کفایة الأثر فی النص على الأئمة الاثنی عشر خزاز قمی (ح۴۰۰ق) و مئة منقبة محمد بن احمد قمی (ح ۴۱۲ق) از این دست آثارند. هر دو نویسندهٔ قمی در این کتابها، که چاپ و منتشر هم شدهاند، کوشیدهاند فضایل و مناقب امیر مؤمنان علیه السلام و فرزندانش را با توجه به اسناد و روایات اهل سنت اثبات کنند. ازاینرو از آفت غالیان و دروغسازانی که سند به نام مخالف میزدند تا حقانیت خود را اعتبار بخشند، در امان نماندهاند.
برقیها
گفتهاند نخستین کسی که حدیث کوفیان را در قم نشر داد ابراهیم بن هاشم بود؛۴ اما توجه به زندگینامهٔ رجال دیگر نشان میدهد که قم پیش از ابراهیم بن هاشم هم