319
زیدیه و حدیث امامیه

فضال)، واقفیه (حمید بن زیاد و اساتید و شاگردانش) و نیز زیدیه گرویده‌ بودند. پس می‌توان دو جریان موازی و هم‌زمان در عراق و قم فرض گرفت که احادیث شیعه را می‌نگاشتند؛ هرچند یکی از جریان‌ها نسبت به دیگری جوان‌تر و یکدست‌تر بود. قم دیرتر از کوفه پایگاه حدیث شیعه شد؛ اما تنها به افراد خاص و باورهای معتدل روی خوش نشان داد. محدثان قمی به‌شدت از دیدگاه‌های افراطی دربارهٔ مقام امامان و نیز باورهای رایج برخی شیعیان کوفه پرهیز می‌کردند و این گونه باورها را «غلو» می‌خواندند.

در کتاب‌های رجالی بارها اشاره شده که احمد بن محمد بن عیسی اشعری دراین‌باره سخت‌گیری بسیار نشان می‌داد و افرادی را که به غلو یا کذب یا روایت بسیار از ضعفا مشهور بودند، از قم اخراج می‌کرد. ابوسمینه محمد بن علی،۱ ابوسعید آدمی سهل بن زیاد (زنده در ۲۵۵ق)۲ و احمد بن محمد برقی (۲۷۴ق)۳ از کسانی هستند که با این اتهامات از قم رانده شدند؛ هرچند گفته شده احمد بن محمد بن عیسی از کردهٔ خود دربارهٔ برقی پشیمان شد.۴ کشی در شرح‌حال حسین بن عبیداللّٰه محرر قمی (ح ۲۵۰ق) که به غلو متهم شده۵ آورده است: «اُخرِج من قم فی وقتٍ کانوا یخرجون منها من اتهموه بالغلو» (در زمانی که متهمان به غلو را اخراج می‌کردند، از قم اخراج شد).۶ این سخن نشان از جریانی رایج و پایدار در برخورد با راویان مشکوک و متهم به غلو دارد. به نظر می‌رسد سردمدار این جریان احمد بن محمد بن عیسی بوده که تنها روایات افرادی را که به آنها اعتماد داشته، بازگو می‌کرده است. برای نمونه او مدتی روایت کردن از حسن بن محبوب را کنار گذاشته بود؛ ازآن‌رو که ابن‌محبوب را به سبب باورش دربارهٔ ابوحمزهٔ ثمالی متهم کرده بودند.۷ گاهی هم برخورد و واکنش

1.. نجاشی، همان، ص۳۳۲؛ ابن‌غضائری، همان، ص۹۴.

2.. نجاشی، همان، ص۱۸۵؛ ابن‌غضائری، همان، ص۶۷.

3.. ابن‌غضائری، همان، ص۳۹.

4.. همان.

5.. طوسی او را در شمار اصحاب امام دهم علیه السلام یاد می‌كند؛ ر.ک: الرجال، ص۳۸۶.

6.. كشی، همان، ج۲، ص۷۹۹.

7.. همچنین گفته شده وی از حسن بن خرزاد قمی و ابن‌مغیره حدیث نمی‌گفت؛ ر.ک: نجاشی، همان، ص۸۲.


زیدیه و حدیث امامیه
318

هرچند این احتمال نیز وجود دارد که احمد بن عیسی کتاب ابوالجارود را به نقل محمد بن بکر یافته باشد (وجاده)؛ زیرا بسیار بعید می‌نماید که احمد این استاد را دیده باشد و تنها روایات ابوالجارود، و نه هیچ راوی دیگری، را از وی اخذ کرده باشد.

۲. طبقهٔ پس از محمد بن سنان

اگر اسناد ۴۵ کتابی را که محمد بن سنان در فهرست‌های امامی گزارش کرده است ملاک قرار دهیم، پرروایت‌ترین افراد و راویان محمد بن سنان شناسایی می‌شوند.

به نظر می‌رسد مؤلف بودن برقی‌ها و قمی‌ها (علی بن ابراهیم و ابراهیم بن هاشم) سبب شده طرق آنان به روایات، به طور خاص اسنادشان به محمد بن سنان، بیشتر حفظ و ثبت شود؛ به‌ویژه که کتاب هر دو گروه توسط پسرانشان منتشر شده و اکنون نیز در دسترس باقی مانده است.

سه دسته راوی نخست همه از مکتب قم هستند یا در قم زندگی می‌کرده‌اند؛ اما سه دسته راوی پایانی در کوفه اقامت داشته‌اند. مقایسهٔ این دو دسته نشان می‌دهد پس از دوران محمد بن سنان، در سال‌های میانی و پایانی سدهٔ سوم (۲۵۰-۲۹۰ق) شیعهٔ دوازده‌امامی، و به طور کلی امامیه، در قم پایگاه استوارتری داشته است. در این سال‌ها از قم نویسندگان و بزرگان برجسته‌ای برخاستند و در تکوین و تعریف باورهای امامیه کوشیدند. این جریان بعدها به ظهور استوانه‌های حدیثی امامیه چون صدوق و کلینی منتهی شد. قمی‌ها در این دوره با وام‌گیری از محدثان کوفه، طرق و اسناد کوفی را حفظ کردند و با نشر احادیث با همین اسناد و کتاب‌ها در قم، ری و نیشابور، جانی تازه به حدیث شیعی بخشیدند. از سوی دیگر کوفه همچنان پایگاه شیعیان بود؛ اما شیعیان عراق و به‌ویژه کوفه، بیشتر به گرایش‌های غیرامامی، چون فطحیه (خاندان

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49784
صفحه از 575
پرینت  ارسال به