313
زیدیه و حدیث امامیه

بوده، نقل کرده است. بعید نیست که آن دسته از احادیثی که ابن‌سنان به عنوان نامه‌های امام به خود رواج داده است یا غلات (زیرا در سند این کتاب همهٔ راویان از غلات‌اند) بدو منسوب کرده‌اند، در واقع کتاب مفضل بوده باشد. در تقویت این احتمال پیش‌تر اشاره کردیم که در روایات کشی، ‌محمد بن سنان بارها از مفضل بن عمر حمایت می‌کند و چون ضعف مفضل آشکارتر از آن بوده که بتوان نام او را در سند ذکر کرد، نام او در اسناد تدلیس یا ساقط شده است.

انداختن نام راوی میانی توسط محمد بن سنان در مواردی مشهود و یقینی است. برای نمونه او از اسماعیل بن عبدالرحمن جعفی (پیش از ۱۴۸ق) روایت می‌کند؛۱ درحالی‌که امکان ندارد ابن‌سنان از این راوی که در زمان امام صادق علیه السلام درگذشته است، بی‌واسطه نقل کرده باشد و احتمالاً واسطه یا واسطه‌هایی را از میان انداخته است. هرچند با قطعیت نمی‌توان گفت راوی افتاده مفضل بن عمر بوده است، دست‌کم به‌قطع می‌توان گفت که آن راوی ضعیف بوده است.

گفتنی است محمد بن سنان با واسطهٔ مفضل بن عمر از اسماعیل بن فدیک هم که از محدثان اهل سنت بوده،۲ کتابی گزارش کرده‌ است؛۳ پس جز کتاب خود مفضل، کتاب‌های دیگری هم بوده که محمد با واسطهٔ مفضل اخذ کرده است. از اینجا می‌توان نتیجه گرفت که احتمالاً مفضل در انتقال احادیث و کتاب‌های سدهٔ دوم به روایات فراوان محمد بن سنان نقشی چشمگیر داشته است.

محمد بن سنان و نقل کتاب‌های زیدیه

سه زیدی صاحب کتاب که محمد بن سنان کتاب‌های آنان را گزارش کرده، سلیمان بن خالد اقطع (پیش از ۱۴۸ق)، ابوالجارود (ح ۱۵۰ق) و طلحة بن زید (ح ۱۵۰ق) هستند. همچنین او گاه در سند روایات ابوالجارود، مسعده، غیاث بن ابراهیم۴ و...

1.. صدوق، كتاب من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۶۵.

2.. ابن‌ابی‌حاتم رازی، الجرح والتعدیل، ج۲، صص۱۶۸، ۱۹۹.

3.. صدوق، كتاب من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۵۲۰.

4.. برای نمونه ر.ک: صدوق، الامالی، صص۶۲، ۶۴۵.


زیدیه و حدیث امامیه
312

با توجه به اینکه ابن‌غضائری محمد بن سنان را حدیث‌ساز می‌داند، بعید نیست این راویان مجهول و ناشناخته ساخته و پرداختهٔ محمد بن سنان یا راویان غالی پس از او باشند.

شمار غالیان و راویان ضعیف او نیز درخور توجه است؛ صالح بن عقبه، میاح مدائنی و منخل بن جمیل از این گروه هستند.۱ مفضل بن عمر جعفی هم یکی از این افراد است که هر سه فهرست‌نگار امامی کتاب‌های او را با واسطهٔ محمد بن سنان طریق داده‌اند.۲ ابن‌غضائری به غلو و باورهای افراطی مفضل اشاره دارد.۳ کشی روایات بسیاری در مذمت و نفرین او از امام صادق علیه السلام گزارش کرده است.۴ نجاشی نیز به اضطراب مفضل در نقل روایت و فساد مذهبش تصریح دارد و حتی او را «خطّابی» خوانده است.۵ خطّابیه گروهی از غالیان شیعی بوده‌اند که به حلول روح الهی در امام صادق علیه السلام و سپس در ابوالخطاب محمد بن ابی‌زینب معتقد بوده‌اند.۶ ازاین‌رو این گروه از غالیانِ نزدیک به محمد بن سنان را باید از باورمندان به «تناسخ ارواح» در نظر گرفت که برای تبلیغ اعتقادشان کتاب‌های «الاشباح والاظله» را نگاشته‌اند. پیش از این سخن مفید را دربارهٔ این کتابِ ابن‌سنان نقل کردیم.

جریان خطابیه در زمان امام صادق علیه السلام شروع شده و پس از برائت امام از ایشان در اندیشه‌ها و فرقه‌های دیگر به حیات خود ادامه داده است؛ ازاین‌رو کاملاً محتمل می‌نماید که مفضل بن عمر هم که در همین روزگار می‌زیسته، بدان باورمند بوده باشد. ابن‌سنان از مفضل کتاب علل الشرائع را نقل کرده است۷ و اشاره شد که صدوق نیز تنها «احادیث علل» محمد بن سنان را که از نگاشته‌های امام رضا علیه السلام به ابن‌سنان

1.. ر.ک: ابن‌غضائری، همان، ص۶۹؛ نجاشی، همان، صص۱۲۸، ۴۲۱، ۴۲۵.

2.. صدوق، همان، ج۴، ص۴۳۵؛ نجاشی، همان، ص۴۱۶؛ طوسی، الفهرست، ص۲۵۱.

3.. ابن‌غضائری، همان، ص۸۷.

4.. كشی، همان، ج۲، ص۶۱۲.

5.. نجاشی، همان، ص۴۱۶.

6.. شهرستانی، ج۱، ص۱۸۰.

7.. نجاشی، همان.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49755
صفحه از 575
پرینت  ارسال به