303
زیدیه و حدیث امامیه

که به حسب ظاهر از غالیان برجسته‌اند.۱ محمد بن سنان روایتی را نقل می‌کند که طبق آن اهل کوفه نامه‌ای به امام صادق علیه السلام نوشته، از مفضل بن عمر بدگویی کردند. امام در پاسخ، محدثان برجستهٔ امامی چون زراره، محمد بن مسلم، عبداللّٰه بکیر و ابوبصیر را با نامه‌ای خطاب به مفضل به کوفه می‌فرستد و طلب چندهزار درهم می‌کند. در این ماجرا، برخلاف انتظار نامه‌آورندگان، مفضل پیروز و سربلند می‌شود.۲ محمد بن سنان در روایات دیگر نیز اتهامات وارده بر مفضل را توجیه، و از او دفاع می‌کند.۳ همچنین او راوی کتاب‌های مفضل است و به نظر می‌رسد در مواردی نیز به واسطهٔ همو کتاب‌هایی را از محدثان و نویسندگان قرن دوم نقل کرده و گاه نامش را انداخته است.

همراهی و ارتباط محمد بن سنان با غلات چنان هویدا بوده که کشی ضمن نقل روایتی که راویان سند آن همگی از غالیان هستند، یک‌به‌یک دربارهٔ اینکه اینان از ارکان غالیان‌اند سخن می‌گوید تا به محمد بن سنان می‌رسد و وی را نیز از این گروه می‌داند.۴ در دو روایت جداگانه از صفوان بن یحیی (۲۱۰ق) نقل شده است: «محمد بن سنان از غالیان و باورمندان به "طیاره" بود و ما با او پیوسته سخن گفتیم [تا هدایت شد]».۵ در نقل دیگر از صفوان آمده است که محمد بن سنان چند بار قصد کرد به غلات بپیوندد؛ اما هر بار صفوان او را منصرف کرد.۶

به طور کلی به نظر می‌رسد ارتباط صفوان بن یحیی و محمد بن سنان نیک و ستایش‌آمیز بوده است؛ زیرا محمد در خبری خود را صاحب‌نظر در «معضلات» (که احتمالاً مسائل اعتقادی مراد است)، و صفوان را شیخ و استاد در حلال و حرام (فقه)

1.. دربارهٔ مفضل بن عمر اختلاف است؛ خویی پس از گزارش اقوال مختلف و نسبت‌های وارد بر مفضل، وی را مبرا دانسته و حتی توثیق می‌كند؛ ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، صص۳۲۸، ۳۳۰.

2.. كشی، همان، ج۲، ص۶۱۹.

3.. همان، ج۲، صص۶۱۲، ۷۹۷.

4.. همان، ج۲، ص۶۱۴.

5.. همان، ج۲، ص۷۹۶.

6.. همان.


زیدیه و حدیث امامیه
302

برجسته خوانده است.۱

ایوب بن نوح (ح ۲۵۵ق) نیز دفتری از احادیث محمد بن سنان داشته که به حمدویه بن نصیر، استاد کشی، داده است؛ اما خود از نقل آنها سر باز زده است: «إن شئتم أن تکتبوا ذلک فافعلوا، فانی کتبتُ عن محمد بن سنان ولکن لا أروی لک أنا عنه شیئا فإنه قال قبل موته: کلما حدثتکم به لم یکن لی سماع ولا روایهٔ انما وجدتُه».۲ از سخن ایوب بن نوح برمی‌آید که کتاب‌ها و روایات محمد بن سنان چنان فراوان و قابل توجه بوده که محدثان به سوی آن رفته و در کنار احادیث دیگر از آنها هم یادداشت برمی‌داشته‌اند. بااین‌همه محمد بن سنان نزد آنها از نیک‌نامی و وثاقت برخوردار نبوده تا با اطمنیان خاطر از وی نقل کنند. بدین سبب محدثان به طور مستقیم از محمد بن سنان روایتی بازگو نمی‌کردند تا در صورت دروغ بودن آن روایت چیزی بر عهدهٔ آنها نباشد. درعین‌حال احادیث وی را در اختیار شاگردان و نسل بعد هم می‌گذاشتند و بررسی درستی یا برساخته بودن آن و نقل آنها را به خودشان وامی‌نهادند.

کشی نیز بعد از گزارش جرح و نقدهای فضل بن شاذان دربارهٔ محمد بن سنان، شماری از محدثان و بزرگان را نام می‌برد و می‌افزاید: «عادلان و ثقاتی غیر از ایشان هم از محمد بن سنان روایت کرده‌اند».۳ شاید کشی این توضیح را از آن روی آورده تا یادآور شود که به رغم این هشدارها، همچنان بزرگان به روایات محمد بن سنان اعتماد می‌کرده‌اند؛ ازاین‌رو در این حیطه داوری نجاشی درست‌تر می نماید که به متفردات محمد بن سنان نباید عمل کرد.

پیوند با غالیان

به نظر می‌رسد آنچه بیش از همه سبب ضعف محمد بن سنان شده نزدیکی و پیوند وی با غلات و راویان غالی است. او به دفاع از کسانی چون مفضل بن عمر برخاسته

1.. همان، ج۲، صص۷۹۶، ۸۲۳.

2.. همان، ج۲، ص۷۹۵.

3.. همان، ج۲، ص۷۹۶.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49707
صفحه از 575
پرینت  ارسال به