حاصل آنکه هر راوی یا کتابی که نجاشی در کتابش آورده، لزوماً از مذهب امامیه نیست؛ بلکه اگر راوی، نگاشتهای نزدیک به باور و اعتقادات امامیه (یا حتی شیعه به معنای عام) داشته، در طرق نقل اساتید نجاشی و کتابش جای گرفته است.
باآنکه جدول طرق نشان میدهد که نجاشی بیشترین طرق را به کتابهای زیدیه ارائه کرده، طرق او در کتابهای حدیثی امامیه کمترین کاربرد را داشته است. در کتابهای حدیثی امامیه بیش از همه طرق صدوق و پس از وی طرق طوسی به مجموعه احادیث زیدیه رواج داشته است. ازاینرو به نظر میرسد نجاشی کتابهای راویان را از اساتیدی که نزد محدثان امامی شهرت چندانی نداشتهاند یا به محافل امامی نزدیک نبودهاند، اخذ کرده است. برای این پدیده توضیح دیگری هم میتوان یافت؛ ازآنجاکه مهمترین منابع حدیث امامیه از مکتب قم برخاستهاند، طرق و اسناد بزرگان قمی به کتابهای راویان سدهٔ دوم بیش از طرق دیگر در منابع حدیث امامیه یافت میشود. در نتیجه طرق و اسناد مشایخ بغدادی در منابع اصلی حدیث امامیه ناشناخته یا شاذ ماندهاند. از جملهٔ این اسناد ناشناخته طرق نجاشی است که بیش از همه به مشایخ بغداد و عراق وابسته بوده است. از سوی دیگر طوسی باآنکه همعصر و همشهر نجاشی بوده، چون کتاب حدیثی نگاشته است، به احادیث و اسناد کلینی و مکتب قم نزدیکتر بوده است. ازاینرو طرق وی در الفهرست ماهیتی متفاوت از الرجال نجاشی نسبت به کتابهای مشترک دارند.
گفتنی است مکتب حدیث قم که در قرن چهارم و با ظهور کلینی و صدوق به اوج شکوفایی رسید، خود وامدار مشایخ امامی اهل کوفه در قرن سوم است؛ زیرا برخی مشایخ و راویان کوفی در قرن سوم به قم رفتند و دفاتر و میراث حدیثی شیعیان را به این شهر منتقل کردند و بنای جوامع حدیثی یک قرن بعد را بنیان نهادند.
در این فصل راههای اصلی و فرعی معرفیشده برای احادیث راویان زیدی بهاجمال بررسی شد. اکنون زمان آن است که راههای نفوذ و داخل شدن این طرق و اسناد به منابع امامی را ارزیابی کنیم.