جمعبندی
به نظر میرسد اگر نجاشی از استادی امامی و نیمهمعتبر چون قاضی ابوالحسین که با مجالس اهل سنت رفتوآمد داشته، بهره میبرده است، به کتابها و منابعی دست یافته که رجالی همروزگارش، طوسی، از آنها خبر نداشته و استفاده نکرده است. ازاینرو کتابها و راویانی همچون دیباج یافت میشوند که تنها نجاشی به آنها اشاره کرده و در دو کتاب رجالی طوسی خبری از آنها نیست.
درهرروی نمیتوان از این واقعیت چشم پوشید که مسیر دسترسی نجاشی به این کتابها در بیشتر موارد امامی و معتبر نیستند و در آنها فراوان راویان و محدثان شیعی غیرامامی و حتی سنی حضور دارند. این مجراهای انتقال نزد محدثان و نویسندگان امامی در سدههای سوم و چهارم و حتی پنجم فراگیر و متداول نبوده و ازاینرو هماره طرق نجاشی کمکاربردترین طرق در اسناد روایات مؤلفان امامی است. مهمترین تأثیری که این مجاری کماستوار دارند، راهیابی شمار زیادی از کتابهای غیرامامی، شامل منابع واقفیان، زیدیان و حتی محدثان اهل سنت، به منابع و فهرستنگاریهای امامیه است. نگاشتههایی که برآمده از راویان و نویسندگان امامی نبوده است؛ اما رجالشناسان امامی به سبب ریشه گرفتن آن نگاشتهها از امامان، رهبران و بزرگان امامیه، از آنها استقبال کردهاند.
نمیتوان بهقطع نظر داد که آیا رجالشناسان امامی و اساتید آنها همهٔ کتابهایی را که نقل کرده و در طریقشان بوده است، خود دیدهاند یا نه؛ زیرا در مواردی نجاشی تصریح میکند که خود این کتاب را بر استادش خوانده و قرائت کرده است.۱ از این سخن میتوان نتیجه گرفت که برخی کتابها هم در دسترس او نبودهاند. افزون بر این، او گاه از کتابهای یک راوی و طریقش به آنها خبر میدهد و پس از آن یکی از