استاد ابنعقده است.۱ از این گذشته یحیی بن سالم خود در موارد بسیاری راوی ابوالجارود است.۲
بررسی اسناد
تنها نجاشی به کتاب یحیی بن سالم طریق داده است. از میان صاحبان کتب اربعه نیز تنها کلینی روایتی از وی دربارهٔ تفسیر یک آیه به علی علیه السلام گزارش کرده است.۳ جز کلینی برخی دیگر از کتابهای امامی مثل امالی۴ یا الغیبه۵ نیز چند روایت او را آوردهاند؛ اما در هیچ یک از روایات امامی طریق نجاشی برای روایات یحیی بن سالم ذکر نشده است.۶
۱۶. محمد بن جعفر۷ الدیباج (۲۰۳ق)
راوی او احمد بن محمد بن ولید بن برد انطاکی، محدثی ناشناخته و کمروایت است. پدر رازی، که در همین سند نیز راوی اوست، تنها به وصف «شیخ» برای او بسنده کرده است.۷
ابوحاتم رازی (۲۷۷ق) پدر محدث و رجالی بزرگ، ابنابیحاتم است که خود نیز از محدثان نامدار اهل سنت بوده و گفته شده هر دو به شیعه تمایل داشتهاند. او جز کتاب محمد دیباج

1.. ر.ک: نجاشی، همان، ص۲۹۲.
2.. ر.ک: طبری، دلائل الامامه، ص۴۸۱؛ طوسی، الامالی، ص۵۳؛ آجری، الشریعة، ج۵، ص۲۵۲۵.
3.. كلینی، همان، ج۱، ص۴۲۳.
4.. طوسی، الامالی، صص۵۳، ۳۳۱، ۴۵۸، ۴۷۴.
5.. نعمانی، كتاب الغیبه، ص۱۹۰. و نیز صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳؛ طبری، دلائل الامامه، ص۴۸۱؛ طبری، المسترشد، ص۵۸۵.
6.. تنها استثنا را باید روایتی در كتاب محمد بن جریر طبری دانست كه طبق طریق نجاشی آمده است؛ ر.ک: طبری، دلائل الامامه، ص۴۴۲.
7.. ابنابیحاتم رازی، الجرح والتعدیل، ج۲، صص۷۴، ۷۹. ابنحبان نیز او را در شمار ثقات میآورد و میافزاید: «قدیم الموت» (الثقات، ج۸، ص۳۸).