اسدی را متفاوت از محمد بن قیس بجلی میداند؛ هرچند هر دو نام و کتاب یکسانی دارند.۱
احمد بن محمد بن قاسم هَرَوی کاملاً ناشناخته است. در هیچ سند یا کتاب دیگری نام برده نشده و احتمال دارد که در نامش تصحیفی رخ داده باشد؛ تنها رجالشناسان اهل سنت به شخصی به نام محمد بن احمد بن محمد بن قاسم هروی (۴۱۷ق) اشاره دارند که قاری مکه بوده است.۲ اما هیچ قرینهٔ محکم و علمآوری جز یکسانی نسبنامه در دست نیست که نشان دهد این محمد قاری پسر همان راوی مورد نظر است.
ابوعبداللّٰه محمد بن احمد بن ابراهیم بن محمد بن قاسم علوی حسنی نیز کاملاً ناشناخته است. به رغم جستوجوی وسیع نام و انساب وی، او را در جایی جز همین سند نجاشی نمییابیم.
آغاز طریق نجاشی به کتاب یحیی بن سالم افتادگی دارد؛ زیرا طبق شیوهٔ ارجاعش به صاحبان کتاب متصل نمیشود و پس از محمد بن حسین خثعمی جمله ناتمام مانده است.۳ افزون بر آن، خثعمی در اوایل قرن سوم زاده شده و به سال ۳۱۵ق درگذشته است؛ پس نمیتواند به طور مستقیم راوی کسی از قرن دوم باشد. مقایسهٔ اسناد، نام راوی واسطه را مشخص میکند.۴ «اسماعیل بن اسحاق بن راشد راشدی» راوی ازقلمافتاده است که هیچ یک از رجالشناسان او را معرفی نکردهاند؛ بااینحال او از زیدیه است؛ زیرا خود نقل کرده که در نماز به احمد بن عیسی بن زید (۲۴۷ق) اقتدا کرده و همانند یکی از پیروان احمد بن عیسی دربارهٔ شیوهٔ تکبیر گفتن و جهر بسملهٔ او سخن گفته است.۵ افزون بر آن از اسماعیل بن اسحاق پنج روایت دیگر در
1.. ر.ک: نجاشی، همان، ص۳۲۲.
2.. ر.ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۶۴.
3.. شوشتری نیز این افتادگی را به عنوان نكتهای بدیهی یادآور میشود؛ ر.ک: قاموس الرجال، ج۱۱، ص۵۴.
4.. ر.ک: طبری، دلائل الامامه، ص۴۴۲؛ ابناسحاق حاكم، شعار اصحاب الحدیث، ص۱۳۵؛ ابنطاووس، الیقین، صص۱۳۲، ۱۷۶، ۳۶۲، ۳۶۷.
5.. ر.ک: احمد بن عیسی، الامالی، ج۱، صص۲۳۴، ۲۴۳.