عمرو بن ثابت را ندیده و کتابها و روایاتش را به صورت وجاده نقل کرده یا راوی میان خود و عمرو را انداخته است؛ زیرا فاصلهٔ ۵۰ ساله بین درگذشت این دو احتمال سماع احادیث را اندک میکند.
صدوق: برخلاف معمول، طریق صدوق هیچ کاربردی در روایات مؤلفان ندارد. حتی خود صدوق هم روایتی از عمرو را با واسطهٔ حکم بن مسکین نقل نکرده است. در عوض او بیشتر روایات عمرو را از حسین بن علوان گذرانده که قابل توجیه است؛ زیرا حسین بن علوان راوی کتاب عمرو نیست؛ اما در طرق صدوق با وساطت عمرو بن ثابت روایات دو نفر دیگر، یعنی سعد بن طریف و اصبغ بن نباته، را منتقل کرده است۱ و احتمالاً در مواردی که روایت به واسطهٔ حسین بن علوان به عمرو منتهی میشود، منظور روایات اصبغ یا سعد بوده است.۲ در کتابهای صدوق برخی روایات حسین بن علوان از عمرو نیز به سعد بن طریف و اصبغ بن نباته میرسد که کاملاً رنگ و بوی زیدی دارند؛ زیرا معمولاً بر قائل اول از معصومان (به طور مثال امام صادق) متوقف نشده و تا پیامبر صلی الله علیه و اله یا امام علی علیه السلام ادامه یافته است؛ چنانکه گاهی هم از قول زید بن علی مطالبی نقل شده است.۳ در روایتی پیشگویانه پیامبر صلی الله علیه و اله خطاب به امام حسین علیه السلام میفرماید: «از نسل تو مردی به نام زید خواهد بود که در قیامت... او و اصحابش بیحساب وارد بهشت خواهند شد».۴
نکتهٔ جالب توجه در این روایت و برخی روایات دیگر آن است که عمرو بن ثابت با واسطهٔ دو نفر از امام باقر علیه السلام نقل میکند؛ درحالیکه وی را از اصحاب این امام نام بردهاند. احتمالاً عمرو این روایات را از اصول یا کتابهای این افراد نقل کرده و خود از امام نشنیده است؛ ازاینرو تنها در طریق سند یاد میشود. پس شاید بتوان گفت
1.. ر.ک: صدوق، كتاب من لا یحضره الفقیه، ج۴، صص۴۴۵، ۵۳۷.
2.. گفتنی است حسین بن علوان در موارد زیادی نیز راوی عمرو بن خالد است و گاه از طریق عمرو بن خالد به اصبغ بن نباته میرسد. شاید در نام عمرو بن خالد و عمرو بن ثابت تحریف رخ داده باشد؛ برای نمونه ر.ک: صدوق، الامالی، ص۵۶۳.
3.. ر.ک: صدوق، الامالی، صص۳۳۶، ۴۱۶؛ همو، الخصال، ص۸۶.
4.. صدوق، الامالی، ص۴۰۸.