کوشیدهاند در مواردی از ذکر نام او خودداری کنند. این احتمال نیز هست که اسناد مرغوب نبوده و با دقت کافی دستبهدست نشدهاند و بنابراین افرادی بر اثر بیتوجهی افتادهاند.
کلینی: ۲۲ روایت ابوالجارود به نقل محمد بن سنان، و ۲۸ روایت به نقل ۲۰ راوی غیر محمد بن سنان است که اغلب تنها یک یا دو روایت از ابوالجارود نقل کردهاند. ۱۵ روایت از ۵۰ روایت کلینی مربوط به تفسیر آیات قرآن است.۱ گفتنی است راویانی در اسناد امامی یافت میشوند که به سبب نام و نسب به ابوالجارود شباهت دارند؛ همانند ربعی بن عبداللّٰه بن جارود که در برخی اسناد کلینی این نام به ابوالجارود تحریف شده است.۲
صدوق: ۳۱ روایت از ابوالجارود به واسطهٔ محمد بن سنان نقل میشود و ۲۸ روایت به واسطهٔ ۲۴ راوی غیر از محمد بن سنان. از بین ۵۹ روایتِ صدوق، ۱۰ روایت را میتوان به تفسیر مرتبط دانست.۳
طوسی: او در کتابهای روایی خود روایات بسیار کمتری (حدود ۳۰ روایت) را نسبت به کلینی و صدوق از ابوالجارود گزارش کرده که بیشتر آنها فقهی است. بیشتر این روایات نیز تکرار روایات کلینی و صدوق است؛ به نظر میرسد طوسی بیشتر به ضعف احادیث ابوالجارود باور داشته است؛ زیرا گاه روایات او را رد کرده و تقیهای دانسته۴ و گاه به تأویل برده است.۵ این روایات گاه فقهی هستند و گاه به

1.. ر.ک: كلینی، الکافی، ج۱، صص۶۰، ۱۹۴، ۲۸۹، ۲۹۰ و ج۲، ص۶۲۴ و ج۳، صص۱۲۱، ۱۶۴، ۱۷۳، ۲۲۶ و ج۴، ص۲۵۶ و ج۵، صص۳۰۰، ۴۲۰ و ج ۶، ص۲۶۴ و ج ۸، صص۲۸۹، ۳۱۷.
2.. ر.ک: همان، ج۱، ص۲۲۱. این حدیث را صفار با ضبط صحیح گزارش کرده است؛ ر.ک: بصائر الدرجات، صص۷۶-۷۷.
3.. ر.ک: صدوق، الامالی، صص۱۸۶، ۲۳۵، ۳۹۴، ۶۹۸، ۷۰۵؛ همو، التوحید، ۳۸۳؛ همو، فضائل الاشهر الثلاثه، ص۸۸؛ همو، معانی الاخبار، صص۲۲۲، ۲۶۲، ۲۹۸، ۲۹۹.
4.. ر.ک: طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۸۰ و ج۳، ص۳۴۲.
5.. ر.ک: همو، تهذیب الأحكام، ج۱، صص۳۲۱، ۴۶۰ و ج۳، ص۲۵۹ و ج۸، ص۵.