از این یافتهها چنین برمیآید که طریق نجاشی به کتاب طلحة بن زید کاملاً واقفی است و انتقالدهندهٔ این کتاب از واقفیه به امامیه، ابوعلی احمد بن جعفر بن سفیان بزوفری۱ (زنده در ۳۶۵ق)، استاد شیخ مفید و ابنغضائری، بوده است.۲
بررسی اسناد

صدوق، نجاشی و طوسی، هر سه برای کتاب طلحه طریق دادهاند و این حاکی از اهمیت این راوی زیدی و مجموعه روایاتش نزد نویسندگان امامی است.
برقی: او ۱۲ روایت از طلحة بن زید نقل میکند که در ۹ مورد آنها، سند به نقل از عبداللّٰه بن مغیره و محمد بن سنان، هر دو، از طلحة بن زید است. دو مورد را ابراهیم بن مهزم و یک مورد را ابراهیم کرخی روایت کرده است. در همهٔ این روایات برقی از پدرش روایت میکند.
علی بن ابراهیم قمی: وی ۳ روایت از طلحه را با طریقی خاص که ترکیبی از سه طریق صدوق و طوسی است، ارائه میدهد.۳
کلینی: وی ۵۸ روایت را به نقل ۶ راوی از طلحه گزارش کرده که بیشتر آنها از طریق محمد بن یحیی خثعمی است. به نظر میرسد محمد بن یحیی خزاز (در طریق صدوق) با محمد بن یحیی خثعمی (در طریق کلینی) یکی است.۴ طوسی محمد بن
1.. از مقایسهٔ اسناد برمیآید كه احمد بن جعفر در طریق نجاشی، و راوی حمید این فرد است؛ ر.ک: نجاشی، همان.
2.. طوسی از وی در زمرهٔ «آنانكه از ائمه روایتی ندارند» یاد میكند؛ ر.ک: الرجال، ص۴۱۰.
3.. قمی، التفسیر، ج۲، صص۱۰۳، ۱۷۰، ۱۹۳.
4.. فیض كاشانی و وحید بهبهانی بر این نظرند؛ اما خویی و شوشتری پس از نقل آراء این دو تن، آن را نقد و رد كردهاند؛ ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۳۸؛ شوشتری، قاموس الرجال، ج۹، ص۶۵. هرچند به نظر میرسد شوشتری در متحد نبودن این دو چندان مطمئن نیست؛ زیرا استدلال میكند که اگر آنها را واحد بدانیم، باید خثعمی را انتساب به قبیله خثعم، و خزاز را انتساب به شغل محمد بن یحیی در نظر بگیریم.