منحصربهفرد قیس، کثرت روایات او از مشایخ متعدد است. از شریک بن عبداللّٰه (۱۷۷ق) نقل شده است: «هیچ استادی به کوفه وارد نمیشد مگر آنکه قیس در شنیدن حدیث از او بر ما پیشی میگرفت».۱ به سبب شوق او در طلب حدیث وی را «قیس جوّال» لقب داده بودند.۲ ابوالولید گفته است: «از قیس بن ربیع ششهزار حدیث نوشتم که برایم از ششهزار دینار محبوبتر است».۳
به نظر میرسد قیس بن ربیع چنان به نقل حدیث و بازگفتن آن اشتیاق داشت که از محدثان کوچکتر از خود نیز حدیث گفته است؛ به طور مثال گفته شده او حتی از سفیان بن عیینه (۱۹۸ق) که سی سال پس از او درگذشت نیز حدیث اخذ میکرد.۴ همین کثرت روایات قیس سبب شد راویان بسیاری از وی حدیث نقل کنند و احادیث او تا شهرها و بلاد دوردست برود و نزد همهٔ فرق و مذاهب مشهور شود. البته خود قیس هم به شهرهای زیادی، از جمله مدائن و بغداد، سفر کرده است.۵
بیشتر محدثان همعصر قیس او را در نقل حدیث راستگو وصف کردهاند؛۶ بااینحال رجالشناسان روایات او را مضطرب و بیاهمیت خواندهاند. یحیی بن معین بارزترین مخالف قیس است که در همهٔ نقلها نگاهی منفی به قیس دارد و به نظر میرسد رجالیان بعدی نیز داوریهای او را ملاک قرار دادهاند.۷ ازاینرو دستهای از محدثان از نقل روایات قیس بازایستاده۸ و گاهی دیگران را نیز از این کار بازداشته و یا در مجالس املای حدیث از نوشتن روایات قیس خودداری کردهاند.۹
1.. ابنعدی، الكامل فى ضعفاء الرجال، ج۶، ص۴۰.
2.. همان.
3.. خطیب بغدادی، همان، ج۱۲، ص۴۵۴.
4.. ر.ک: همان.
5.. همان، ج۱۲، ص۴۵۱؛ عقیلی، الضعفاء الكبیر، ج۳، ص۴۷۱.
6.. ر.ک: عجلی، معرفة الثقات، ج۲، ص۲۲۰.
7.. ر.ک: ابنمعین، تاریخ ابنمعین بروایة الدارمی، ص۱۹۳؛ همو، تاریخ ابنمعین بروایة الدوری، ج۱، صص۲۱۳، ۳۲۵؛ عقیلی، همان، ج۱، ص۲۹۴.
8.. ر.ک: بخاری، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۱۵۸.
9.. ر.ک: ابنابیحاتم رازی، الجرح والتعدیل، ج۷، ص۹۷.