باشد، این نتیجه به دست میآید که بتریه تنها برخی از قواعد و فتاوای فقهی حکم بن عتیبه را برگرفتهاند.
گذشته از اینها روایاتی هست که در آنها از حکم بن عتیبه در زمرهٔ سران بتریه یاد شده است. از امام باقر علیه السلام نقل کردهاند که حکم بن عتیبه، سلمة بن کهیل، کثیرالنواء، ابوالمقدام و تمار، عاملان گمراهی بسیاری از مردم بودهاند.۱ همگی این افراد، بهویژه کثیرالنواء و ابوالمقدام، از سران بتریه بودهاند. در روایاتی دیگر حکَم را با سلمه یا ابوالمقدام میبینیم که برای پرسش نزد امام میروند۲ و یا امام ایشان را چنین سرزنش میکند: «اگر شرق و غرب عالم را بگردید، علم تنها نزد اهلبیت است».۳ اما دلایلی برای تردید در صحت این گونه روایات وجود دارد.
نخست آنکه از این افراد در منابع اهل سنت هم روایاتی نقل شده است و حتی اهل سنت سیره و سخنان آنها را هم گزارش کردهاند؛ اما در هیچ یک از آنها این افراد را با هم نمیبینیم.
دوم آنکه بنابر این روایات، این گروه که به سران بتریه شهرهاند در عصر امام باقر علیه السلام گرد آمده و مکتبی متفاوت را شکل دادهاند؛ درحالیکه قیام زید، و متعاقب آن شکلگیری فرقهٔ بتریه و اندیشههای خاص آنان، سالها پس از درگذشت امام باقر علیه السلام رخ داده است. منطقی نیست که آن امام در زمان حیاتش به رد و نفی اندیشههای آتی آنان پرداخته باشد.
سوم اینکه این افراد از نظر سِنی، علمی، شهرت و مقام اجتماعی در یک سطح نیستند؛ بلکه اختلاف زیادی بین آنها وجود دارد؛ برای مثال کثیرالنواء و سالم بن ابیحفصه (۱۳۷ق) سالها بعد از حکَم زیستهاند و امکان ملاقاتشان بسیار اندک است.
چهارم اینکه سند این روایات ضعیف است و معمولاً افرادی ناقل این روایات