171
زیدیه و حدیث امامیه

بااین‌حال همهٔ رجال‌شناسان اهل سنت به دو ویژگی روایی وی اشاره کرده‌اند؛ یکی کثرت احادیث و کتاب‌های وی که سبب شده بود احمد حنبل، که چند باری او را در بصره دیده بود، بگوید: «وکان عنده من الحدیث أمر عظیم»؛۱ ویژگی دیگرش روایت از افراد مشهور است.۲ احتمالاً از همین روی او باآنکه به امامت و باورهای امام صادق علیه السلام به‌تمامی باور نداشته است، احادیثی را از ایشان نقل کرده و به‌ویژه منابع امامی از آنها استقبال کرده‌اند. استقبال از مجالس و احادیث عبّاد بن صهیب منحصر در امامیه نیست. عقیلی (۳۲۲ق) نیز نقل کرده که جدش در مجالس عبّاد بن صهیب می‌رفته و حدیث می‌نوشته است؛ اما به سبب سرزنش دیگران مجالس او را ترک کرده است.۳ در مواردی نیز گفته‌اند که احادیث عبّاد با تدلیس در اسناد و با کنیه و نسبش (ابوبکر کلیبی) ذکر شده است.۴ ولی به طور کلی جز اعتقاد خاص عبّاد دربارهٔ قدر، در درستی روایات او تردیدی نشده است. تنها در یک گزارش آمده است که احادیث کتابش مورد تأیید استادی که سماع به وی منسوب بوده، قرار نگرفته است.۵

باور زیدی

منابع زیدیه عبّاد را از خود ندانسته‌‌اند و تنها در برخی کتاب‌هایشان احادیث وی را، به‌ویژه روایاتش از امام صادق علیه السلام را که به پیامبر صلی الله علیه و اله می‌رسد، گزارش کرده‌اند.۶

اگر با اعتماد به یکی از اقوال کشی دربارهٔ مذهب عبّاد بن صهیب، او را بتری بدانیم، باید او را در زمرهٔ بتریانی به شمار آوریم که بیشتر متمایل به اهل سنت و اعتقادات آنها بوده است و ازاین‌رو نمود چندانی از باورهای زیدیه در احادیث او دیده

1.. احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۰۱. دیگران نیز به این ویژگی اشاره كرده‌اند: ابن‌عدی، همان، ج۴، ص۳۴۸.

2.. ابن‌معین، همان؛ احمد حنبل، همان؛ ابن‌حبان، كتاب المجروحین، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن‌عدی، همان.

3.. برای تفصیل بیشتر ماجرا ر.ک: عقیلی، الضعفاء الکبیر، ج۳، ص۱۴۵.

4.. ابن‌عدی، همان، ج۴، ص۳۴۶.

5.. عقیلی، همان، ج۳، ص۱۴۴.

6.. برای نمونه ر.ک: ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۷، ص۲۹۸؛ فرات كوفی نیز چند روایت غالیانه را با واسطهٔ عباد از امام صادق علیه السلام در تفسیر و تعیین مصداق برخی آیات قرآن به ولایت علی علیه السلام گزارش می‌كند. ر.ک: فرات كوفی، التفسیر، صص۶۷، ۲۴۰، ۳۴۳، ۴۵۲.


زیدیه و حدیث امامیه
170

شیعیان و اهل سنت بوده است.

به احتمال قوی این روایت برساخته است؛ به‌ویژه با توجه به روایت دیگر کشی که عکسِ این واقعه را گزارش می‌کند. در این روایت عبّاد لباس شهرت بر تن دارد و امام او را با خواندن حدیثی از پیامبر سرزنش می‌کند. در ادامهٔ همین حدیث عبّاد از واسطه‌های امام تا پیامبر می‌پرسد که امام وی را به سبب این بی‌اعتمادی سرزنش می‌کند: «یا عبّاد تتهمنی؟! حدثنی آبائی».۱ این روایت عامی یا بتری بودن عبّاد را تأیید می‌کند که امام صادق علیه السلام را به عنوان امام و مقام برتر دینی قبول نداشته است. به هر روی وی سخنان امام صادق علیه السلام را گاه با اسنادی تا پیامبر صلی الله علیه و اله یا علی علیه السلام، نقل و منتشر کرده است.

حماد می‌گوید: «عبّاد دویست حدیث از ابوعبداللّٰه حفظ کرده بود و آنها را نقل می‌کرد و من هفتاد حدیث حفظ کردم و پیوسته در محفوظاتم شک داشتم تا به بیست حدیث که در آنها تردید نداشتم، اکتفا کردم».۲ احتمالاً این دویست حدیث همان کتابی است که بنابر نقل نجاشی عبّاد از امام صادق علیه السلام روایت کرده است.۳ گفتنی است از رجالیان تنها نجاشی عباد را توثیق کرده است.۴

در مقابل، رجال‌شناسان اهل سنت معمولاً عباد را تضعیف و احادیش را ترک می‌کنند.۵ اشکال اصلی آنها قَدَری بودن عباد است؛ وگرنه از احمد حنبل نقل کرده‌اند که عبّاد دروغ‌گو نیست.۶ به نظر می‌رسد گرایش عباد به قدریه در نیمهٔ دوم عمرش رخ داده و به احتمال قوی وی در دورهٔ امام صادق علیه السلام چنین اعتقادی نداشته است؛ زیرا گفته‌اند احادیث عبّاد بیست سال پیش از درگذشتش ترک شد.۷

1.. كشی، همان، ج۲، ص۶۹۰.

2.. همان، ج۲، ص۶۰۴.

3.. نجاشی، همان، ص۲۹۳.

4.. همان.

5.. ابن‌معین، تاریخ ابن‌معین بروایة الدوری، ج۲، ص۱۱۱؛ بخاری، التاریخ الكبیر، ج۶، ص۴۳.

6.. احمد حنبل، العلل، ج۳، ص۱۰۱.

7.. ابن‌ابی‌حاتم رازی، الجرح والتعدیل، ج۶، ص۸۱.

  • نام منبع :
    زیدیه و حدیث امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    اعظم فرجامي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 49730
صفحه از 575
پرینت  ارسال به