ابنغضائری وی را از زیدیه،۱ و ابنندیم از شیعیان نخستین۲ میدانند. از روایاتش هم به دست میآید که او قطعاً از زیدیه است. وی همچنین از راویان طلحة بن زید است.
حصین بن مخارق دو کتاب التفسیر و جامع العلم داشته که ابنندیم و طوسی به هر دوی آنها، و نجاشی تنها به کتاب تفسیرش اشاره کردهاند.۳ نجاشی آن را با عنوان کتاب التفسیر والقراءات معرفی میکند و گویی خودش آن کتاب را دیده است؛ زیرا خبر میدهد که کتاب بزرگی است و آن را بر استادش قرائت کرده است. به نظر میرسد کتابها با همان طرقی که دو مؤلف امامی ذکر کردهاند در منابع زیدی حفظ و منتقل شدهاند.
ابنغضائری او را بهشدت تضعیف میکند و از قول ابنعقده او را واضع حدیث میخواند.۴ طوسی سخنی در جرح یا تعدیل حصین نگفته و نجاشی تنها به همین عبارت سربسته اکتفا کرده است: «دربارهٔ حصین حرفهایی گفته میشود و گاه وی را ضعیف ارزیابی کردهاند».۵
رجالشناسان اهل سنت نیز به ضعف حصین در نقل حدیث تصریح کردهاند. برای مثال گفتهاند او احادیثی به اعمش نسبت داده است و ازاینرو نباید روایاتش را نقل کرد.۶ همچنین ابوجناده احادیث شاذ و منفردی از ثقات نقل کرده است.۷ ابنشاهین نیز حصین را کذاب دانسته است.۸ افزون بر اینها بارها از دارقطنی نقل کردهاند که حصین در کار جعل و وضع بوده است؛۹ ولی در نوشتههای دارقطنی او را تنها متروک الحدیث مییابیم.۱۰
به نظر میرسد حتی زیدیه نیز حصین را ضعیف ارزیابی کردهاند؛ زیرا
1.. ابنغضائری، الرجال، ص۱۱۳.
2.. ابنندیم، الفهرست، ص۲۴۳.
3.. ابنندیم، همان؛ طوسی، الفهرست، ص۱۱۲؛ نجاشی، همان، ص۱۴۵.
4.. ابنغضائری، همان.
5.. نجاشی، همان، ص۱۴۵.
6.. ابنحبان، كتاب المجروحین، ج۳، ص۱۵۵.
7.. همان، ص۱۵۶.
8.. ابنشاهین، تاریخ اسماء الضعفاء و الكذابین، ج۱، ص۸۰.
9.. ر.ک: ابنجوزی، الموضوعات، ج۳، ص۱۶۲؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۵۴.
10.. دارقطنی، كتاب الضعفاء و المتروكین، ص۱۱۱.