زیدیه را بهتمامی باور نداشته و سخنان نقلشده از او نشانی از تزیّد ندارد؛ هرچند برخی گزارشهای زیدیه، که بتری به نظر نمیرسند و حتی میتوان آنها را ضد بتری دانست، به شهرت مذهب حسن در کمتر از ده سال پس از درگذشت او اشاره دارند.۱ منابع اهل سنت و گاه شیعی به تشیع حسن بن صالح تصریح کردهاند.۲
با همهٔ این اقوال، نمیتوان حسن بن صالح را زیدی دانست؛ زیرا وی باآنکه با فرزند زید همراهی کرد و بنابر گزارشهای تاریخی مدتی وی را پناه داد، از زید بن علی نقلی ندارد و یا در مدح و ثنا یا حتی سیره و نبرد او خبری روایت نکرده است. نهتنها منابع اهل سنت، که حتی زیدیه و امامیه نیز چنین ارتباط و اخباری را گزارش نکردهاند. به نظر میرسد چون حسن به دوستی علی و خاندانش متمایل بوده و به جواز قیام مسلحانه فتوا داده بود، او را منتسب به این فرقه کردهاند. در واقع انتساب شاخهٔ بتریه از زیدیه به حسن بن صالح بعدها صورت گرفته و شهرت یافته است و احتمالاً وجه اشتراک اعتقادات حسن بن صالح و زیدیه «جواز قیام مسلحانه و شورش بر حاکم فاسق» است که سبب شده وی را نیز زیدی تلقی کنند؛ چنانکه حاکم نیشابوری تنها به دلیل همین اعتقاد حسن، پس از گزارش قول سفیان ثوری (یری السیف) میافزاید: «وإنما عنی الثوری رحمه اللّٰه انه کان زیدی المذهب».۳
منابع اولیهٔ زیدیه حسن بن صالح را بیشتر چون یکی از همراهان رهبران اصلی قیامها معرفی کردهاند، نه فردی تا به این حد مؤثر که از سران و بنیانگذاران فرق زیدیه نام برده شود. افزون برآن، اسناد زیدی که به روایات حسن منتهی میشود، بیشتر سنّی و برگرفته از کتابهای اهل سنت است. به طور مثال حدیث «ثلاثهٔ تشتاق إلیهم الجنهٔ
1.. در نقلی پسر حسن بن صالح در میان لشكریان یحیی برادر نفس زكیه حاضر است و به طریق خاص خود (با مسح بر خفین) وضو میگیرد و نماز میگزارد؛ ازاینرو یحیی بدو اقتدا نكرده و بین آنها بحث لفظی درمیگیرد. ر.ک: ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۳۱۱. گفتنی است سال خروج و قیام یحیی را ۱۷۵ق دانستهاند.
2.. ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۷۵؛ طبری، المنتخب من ذیل المذیل، ص۱۴۲؛ ابنندیم، الفهرست، ص۲۲۷. عجلی معتقد است به سبب همین تشیع، نسبتهایی را به حسن دادهاند. ر.ک: معرفة الثقات، ج۱، ص۲۹۶.
3.. حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ص۱۳۹.