شده است خودداری حسن از نماز جمعه و نیز اعتقاد به جواز قیام مسلحانه، در اثر سخنان و آراء برخی اطرافیانش، مانند جعفر بن زیاد احمر (۱۷۷ق) از یاران عیسی بن زید، بوده است.۱ حسن بن صالح ابتدا ترک نماز جمعه را نمیپذیرفته و در پاسخ احمر به اعادهٔ نماز بعد از آن استدلال میکرده است؛ اما احمر با این جواب وی را قانع کرده است: «شاید کسی تو را ببیند و به عملت اقتدا کند».۲
دربارهٔ نگاه حسن به خلفا به نظر میرسد او دو خلیفهٔ نخست را پذیرفته بوده است؛ چنانکه از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: «از کسی که ابوبکر و عمر را به نیکی یاد نمیکند، دوری کنید».۳ حسن بن صالح در فضایل ابوبکر و سیره و سخنان عمر چندین روایت نقل کرده است.۴
بااینوجود او دربارهٔ عثمان ساکت بوده است. کسی به وکیع گفت: «هنوز حدیث گفتن از حسن را ترک نکردهای»؟ وکیع گفت: «هرگز ترک نخواهم کرد؛ زیرا او نزد من امام است». پرسشگر گفت: «او برای عثمان طلب رحمت نمیکند». وکیع پاسخ عجیبی میدهد که نشان از اعتقاد خودش نیز دارد: «آیا تو برای حجاج یا ابوجعفر (منصور عباسی) طلب رحمت میکنی؟».۵ عبداللّٰه بن داوود نیز شهادت داده است که حسن بعد از ذکر نام عثمان سکوت میکرد و برای او طلب رحمت نمیکرد.۶
درمقابل، حسن بن صالح از شیعیان علی و دوستداران وی بوده است؛ زیرا هم روایات مهمی در فضایل علی نقل کرده و هم رجالشناسان به این نوع گرایش فکری
1.. ر.ک: ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، صص۲۷۱، ۲۷۵.
2.. عقیلی، ج۱، ص۱۸۷. در نقل دیگر عبداللّه بن داود میگوید: فردی كه نامش را فراموش كردهام، یك شب تا صبح با حسن مناظره كرد تا توانست او را قانع کند که نماز جمعه را وانهد و دست به شورش بزند (فسوی، المعرفة والتاریخ، ج۳، ص۱۰۷).
3.. ابنابیحاتم رازی، التفسیر، ج۹، ص۲۸۲۷.
4.. ر.ک: ابنخلّال، همان، ج۱، ص۴۸۲، ح ۷۶۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۱۲۴ و ج۲، صص۳۰۳، ۳۲۸؛ همو، انساب الاشراف، ص۱۱۴؛ حاكم نیشابوری، المستدرك، ج۱، ص۱۱۴.
5.. فسوی، همان، ص۱۰۸.
6.. ابنخلّال، همان، ج۱، ص۱۳۵، ش۹۳.