میدیدهاند؛ چنانکه گفته شده یحیی بن یعلی اسلمی روایات او را با نام عبداللّٰه بن موسی یا ابوموسی (به جای عمر بن موسی) نقل میکرده است.۱ این ادعا درست به نظر میرسد؛ زیرا از یحیی بن یعلی در منابع امامی روایاتی به نقل از عبدالله/عبیداللّٰه بن موسی یافت میشود.۲ یکی از همین روایات یک بار از ابوخالد عمرو بن خالد واسطی،۳ و بار دیگر از عبیداللّٰه بن موسی نقل شده است۴ و شاید این از قبیل همان سرقت حدیثی است که احمد بن حنبل از آن سخن گفته بود.
بااینحال برخلاف روایات ابوخالد واسطی، روایات عمر بن موسی چندان در منابع امامی گسترش نیافتهاند. تنها صدوق، محمد بن جریر طبری شیعی و طوسی در الامالی چند روایت فضلیتگونه از او نقل کردهاند.۵ شاید سبب این امر این باشد که او کتاب حدیثی نداشته است. همین چند روایت راهیافته به منابع امامی هم کاملاً همانند روایات او در منابع زیدیاند؛ برای نمونه وی از زید بن علی از زینب علیها السلام از اسماء بنت عمیس نقل میکند که پیامبر صلی الله علیه و اله فاطمه علیها السلام را حوری بهشتی در قالب انسان وصف کرده است.۶ منابع فضایلنگاری زیدی با همین سند اخبار دیگری را نقل کردهاند۷ که نشان میدهد همهٔ این اخبار از یک مجموعهٔ حدیثی واحد سرچشمه گرفتهاند.
هیچ یک از رجالشناسان به تاریخ تولد یا درگذشت عمر بن موسی وجیهی اشاره نکردهاند؛ اما با توجه به نقلیات او میتوان تاریخ زندگانیاش را بهتقریب حدس زد. بر اساس روایات او در سال ۱۰۸ق حدیث شنیده و با عمر بن عبدالعزیز (۶۱-۱۰۱ق)