رجالی نیز هر دو جایگاهی همانند دارند و نزد رجالشناسان اهل سنت بهشدت تضعیف شدهاند. ازقضا احمد بن حنبل، عمر بن موسی وجیهی را متهم به دزدیدن احادیث عمرو بن خالد کرده و گفته هر دو بر زید بن علی اخباری میبستند.۱
به این ترتیب رجالشناسان نخستین اهل سنت بیشتر بر ترک احادیث عمر بن موسی و ثقه نبودن او تاکید داشتهاند.۲ از دیدگاه آنان دلیل دروغگو بودن وی این است که روایاتی را از خالد بن معدان (۱۰۴ق) نقل میکند که مدعی است آنها را در سال ۱۰۸ق و در ارمنستان آذربایجان از او شنیده است؛ درحالیکه خالد بن معدان چهار سال پیش از این تاریخ درگذشته و هرگز در جنگهای ارمنستان شرکت نکرده است.۳ روایات فقهی عمر بن موسی از خالد بن معدان در منابع زیدی نقل میشود.۴
ابنحبان دربارهٔ چگونگی روایات عمر بن موسی گفته است: «او از کسانی بود که روایات منکر را از مشاهیر نقل میکرد و چون احادیث بسیاری از ثقات نقل کرده که شباهتی به روایات شناختهشدگان ندارد، از مرز عدالت خارج، و مستحق جرح است؛ پس باید ترک شود».۵ رازی او را واضع حدیث خوانده۶ و ابنعدی افزوده است که او علاوه بر متن حدیث، اسناد حدیث را هم جعل میکرده است. در این میان حتی ابنعقدة زیدیمذهب هم به ضعف وجیهی اذعان کرده و طرق دیگر را بر طریق وی در یک حدیث واحد ترجیح داده است.۷
به نظر میرسد بدنامی و ضعف عمر بن موسی در نقل حدیث بهقدری مشهور بوده که راویان برای یادکرد وی و احادیثش خود را ناگزیر از تدلیس در نام او
1.. بیهقی، معرفة السنن والآثار، ج۲، ص۴۰.
2.. ر.ک: ابنمعین، تاریخ ابنمعین بروایة الدوری، ج۲، ص۳۲۶؛ نسائی، الضعفاء والمتروکین، ص۲۲۲.
3.. عقیلی، الضعفاء الکبیر، ج۳، ص۱۹۱.
4.. احمد بن عیسی، الامالی، ج۲، ص۱۰۹۱؛ گفتنی است در نسخهٔ چاپی، برخلاف نسخهٔ نرم افزار الشامله، عمر بن موسی به عمرو بن موسی تحریف شده است.
5.. ابنحبان، كتاب المجروحین، ج۲، ص۸۶.
6.. ابنابیحاتم رازی، الجرح والتعدیل، ج۶، ص۱۳۳؛ ابنعدی، همان، ج۵، ص۱۳.
7.. ابنعساكر، همان، ج۱۴، ص۱۶۹.