111
زیدیه و حدیث امامیه

قیام زید اشاره‌ای کوتاه دارد۱ و دو روایت دیگر از او دربارهٔ فضایل زید نقل می‌کند؛ در یکی او به مدینه می‌رود و از هر کس دربارهٔ زید می‌پرسد، از او با عنوان «حلیف القرآن» یاد می‌کنند.۲ در روایت دیگر، ابوالجارود مادر زید را که کنیز بوده است، هدیهٔ مختار به علی بن حسین معرفی می‌کند.۳ به نظر می‌رسد در این خبر سعی شده بین دو قیام ضدّ اموی، که احتمالاً هر دو نزد ابوالجارود محترم و پسندیده بوده‌اند، ارتباط برقرار شود. البته روایت تاریخی آن جعلی است و بنا به محاسبهٔ ماهر جرار امکان رخداد چنین واقعه‌ای از نظر زمانی بسیار بعید است.۴

منابع رجالی متأخر زیدیه نیز بیشتر ابوالجارود را به عنوان راوی زید بن علی علیه السلام و یک محدث بزرگ زیدی می‌شناسند تا سرسلسلهٔ یک فرقه زیدی. هرچند آنان دراین‌باره هم‌سخن نیستند؛ برخی معتقدند فرقهٔ جارودیه، که به ابوالجارود منسوب است، همین زیدیهٔ کنونی است۵ و برخی هم دسته‌بندی‌های ذکرشده دربارهٔ جارودیه و دیگر فرقه‌های زیدیه را اختراع نویسندگان فرقه‌نگار می‌دانند و معتقدند ابوالجارود تنها یکی از شاگردان زید بوده است.۶

روایات ابوالجارود در منابع زیدی

احمد بن عیسی در مجالس املای خود که بعدها به صورت کتاب درآمد، بیشترین روایات را از ابوالجارود نقل می‌کند. او ۱۴۵ روایت از ابوالجارود آورده که نود درصد آنها روایات فقهی و پرسش‌های ابوالجارود از ابوجعفر امام باقر علیه السلام است. به نظر می‌رسد اصلی که طوسی بدان طریق داده، با این تعداد روایات زیاد در امالی احمد بن عیسی محفوظ مانده است. از میان آنها ده روایت را می‌توان تفسیری هم به حساب

1.. ابوالفرج اصفهانی، همان، ص۹۳.

2.. همان، ص۸۸.

3.. همان، ص۸۶.

4.. ماهر جرار.

5.. ابن‌ابی‌رجال، مطلع البدور ومجمع البحور، ج۲، ص۲۴۹.

6.. وجیه، معجم رجال الاعتبار، ص۱۵۳.


زیدیه و حدیث امامیه
110

می‌کنند.۱ آنها از راویان ابوالجارود همچون علی بن هاشم (۱۸۱ق) و مروان بن معاویه (۱۹۳ق) هم یاد می‌کنند که چندین روایت ابوالجارود را در منابع اهل سنت و گاه زیدیه نقل کرده‌اند؛۲ ولی منابع روایی امامیه از طریق این دو روایتی ندارند. حتی در کل کتاب‌های شش‌گانهٔ اهل سنت هم تنها ترمذی یک روایت از ابوالجارود آورده است.۳

اعتقادات ابوالجارود

در یک نقل تاریخی آمده است که ابوالجارود در قیام زید او را همراهی کرده است.۴ البته با توجه به نابینا بودن ابوالجارود بعید نیست که او از میدان‌های جنگ دور بوده باشد. شاهد آنکه گرچه وی تا بعد از سال ۱۵۰ق زنده بوده است، هیچ کس به حضور او در قیام‌های بعدی تصریح نکرده است؛ هرچند وی ناقل روایت‌هایی از نفس زکیه هم هست.۵ ماهر جرار که پژوهش مستقلی دربارهٔ تفسیر ابوالجارود انجام داده، بر آن است که چون در نقلی گفته شده که ابوالجارود به رجعت باور داشته و اعتقاد رجعت در زیدیه به معنای انتظار بازگشت نفس زکیه است، پس به احتمال قوی ابوالجارود قیام نفس زکیه را دیده و آن را پذیرفته بوده است.۶

مجموعه اقوال برجای‌مانده از ابوالجارود نشان می‌دهد که او تا حد زیادی به باورهای اساسی که برای جارودیه تعریف کرده‌اند، اعتقاد داشته است. با وجود این، نگاه منابع زیدی به او، به‌ویژه در سده‌‌های میانی و قرن‌های چهارم و پنجم، در حد یک امام یا مؤسس فرقه نیست. ابوالفرج اصفهانی تنها یک بار به نقش ابوالجارود در

1.. ر.ک: ابن‌معین، تاریخ ابن‌معین بروایة الدوری، ج۱، ص۲۶۹؛ بخاری، التاریخ الكبیر، ج۳، ص۳۷۱.

2.. برای دیدن نمونه روایات مروان ر.ک: مروزی، كتاب الفتن، ص۳۹۰؛ طحاوی، شرح معانی الآثار، ج۴، ص۲۸۹. برای دیدن روایات علی بن هاشم ر.ک: محمد بن سلیمان كوفی، مناقب امیر المؤمنین، ج۱، ص۱۷۱؛ ابن‌ابی‌حاتم رازی، التفسیر، ج۶، ص۱۷۴۷.

3.. ترمذی، السنن، ج۴، ص۵۰.

4.. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۹۳.

5.. ر.ک: صدوق، الخصال، ص۶۴۰.

6.. ماهر جرار، «تفسیر ابوالجارود زیاد بن منذر»، ترجمهٔ محمدكاظم رحمتی، آینهٔ پژوهش، ش۹۵، ۱۳۸۴ش، ص۲۲.

تعداد بازدید : 50036
صفحه از 575
پرینت  ارسال به