429
شناخت نامه حدیث - جلد اول

۴۵۸.سنن أبى داوود ـ به نقل از مطّلب بن عبد اللّه‏ بن حنطب ـ: زيد بن ثابت نزد معاويه رفت. وى حديثى را از او جويا شد و به فردى فرمان داد كه آن را بنويسد. زيد به او گفت: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به ما فرمان داد كه چيزى از حديث ايشان را ننويسم. پس، آن را محو كرد.

۴۵۹.المصنّف، عبد الرزّاق ـ به نقل از زهرى از ابوهُرَيره ـ: وقتى عمر به خلافت رسيد، گفت: از پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، كم روايت نقل كنيد ؛ مگر آن چيزهايى را كه به آنها عمل مى‏شود. آيا اگر عمر زنده بود، مى‏گذاشت اين احاديث را برايتان روايت كنم؟! به خدا سوگند، در اين صورت، شلاق بود كه بر پشتم نواخته مى‏شد.

۴۶۰.المعجم الأوسطـ به نقل از ابن عبّاس و ابن عمر ـ: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، در حالى كه سرش را بسته بود، [از خانه]بيرون آمد و از پلّه‏هاى منبر، بالا رفت و فرمود: «اين نوشته‏هايى كه به من خبر رسيده، مى‏نويسيد، چه هستند ؟ آيا كتابى است در كنار كتاب خدا ؟ ! نزديك باشد كه خداوند براى كتابش خشم گيرد و آن را شبانه ببرَد و هيچ حرفى از آن را در هيچ ورقه‏اى و هيچ قلبى باقى نگذارد جز آن كه آن را ببرد».
يكى از حاضران مجلس گفت: اى پيامبر خدا ! پس مردان و زنان باايمان چه مى‏شوند ؟ پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «هر كس كه خدا خيرش را بخواهد، [كلمه توحيد:] "لا إله إلاّ اللّه‏" را در قلبش باقى مى‏نهد».

۴۶۱.امام على عليه‏السلام: من بر هر كس كه نوشته‏اى نزد خود دارد، به‏جد لازم مى‏كنم كه باز گردد و آن را محو كند. مردم، از آن رو هلاك شدند كه از احاديث عالمانشان پيروى كردند و كتاب خداوندشان را رها ساختند.


شناخت نامه حدیث - جلد اول
428

۴۵۸.سنن أبي داود عن المطّلب بن عبد اللّه‏ بن حنطب: دَخَلَ زَيدُ بنُ ثابِتٍ عَلى مُعاوِيَةَ فَسَأَلَهُ عَن حَديثٍ، فَأَمَرَ إنسانا يَكتُبُهُ، فَقالَ لَهُ زَيدٌ: إنَّ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله أمَرَنا أن لا نَكتُبَ شَيئا مِن حَديثِهِ. فَمَحاهُ.۱

۴۵۹.المصنّف لعبد الرزّاق عن الزهري عن أبي هريرة: لَمّا وُلِّيَ عُمَرُ قالَ: أقِلُّوا الرِّوايَةَ عَن رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله إلاّ فيما يُعمَلُ بِهِ، قالَ: ثُمَّ يَقولُ أبو هُرَيرَةَ: أفَإِن كُنتُ مُحَدِّثَكُم بِهذِهِ الأَحاديثِ وعُمَرُ حَيٌّ؟ أما وَاللّه‏ِ إذا لَأَلفَيتُ المِخفَقَةَ۲ سَتُباشِرُ ظَهري.۳

۴۶۰.المعجم الأوسط عن ابن عبّاس وابن عمر: خَرَجَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مَعصوبا رَأسُهُ فَرَقى دَرَجاتِ المِنبَرِ، فَقالَ: ما هذِهِ الكُتُبُ الَّتي بَلَغَني أنَّكُم تَكتُبونَها ؟ أ كِتابٌ مَعَ كِتابِ اللّه‏ِ ؟ يوشِكُ أن يَغضَبَ اللّه‏ُ لِكِتابِهِ فَيُسرى عَلَيهِ لَيلاً، فَلا يَترُكُ في وَرَقَةٍ ولا قَلبٍ مِنهُ حَرفا إلاّ ذَهَبَ بِهِ.
فَقالَ مَن حَضَرَ المَجلِسَ: فَكَيفَ يا رَسولَ اللّه‏ِ بِالمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ؟ قالَ: مَن أرادَ اللّه‏ُ بِهِ خَيرا أبقى في قَلبِهِ لا إلهَ إلاَّ اللّه‏ُ.۴

۴۶۱.الإمام عليّ عليه‏السلام: أعزِمُ عَلى كُلِّ مَن كانَ عِندَهُ كِتابٌ إلاّ رَجَعَ فَمَحاهُ، فَإِنَّما هَلَكَ النّاسُ حَيثُ يَتَّبِعوا أحاديثَ عُلَمائِهِم وتَرَكوا كِتابَ رَبِّهِم.۵

1.. سنن أبي داود : ج ۳ ص ۳۱۹ ح ۳۶۴۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۱۳۸ ح ۲۱۶۳۵ نحوه ، جامع بيان العلم وفضله : ج ۱ ص ۶۳ ، تقييد العلم : ص ۳۵ ، الإلماع : ج ۱ ص ۱۴۸ .

2.. المخفقة : الدِّرَّة النهاية : ج ۲ ص ۵۶ «خفق» .

3.. المصنّف لعبد الرزاق : ج ۱۱ ص ۲۶۲ ح ۲۰۴۹۶ ، البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۰۷ ، تاريخ دمشق : ج ۶۷ ص ۳۴۴ كلاهما نحوه وراجع مسند الشاميّين : ج ۳ ص ۲۵۱ ح ۲۱۹۱ والمعجم الأوسط : ج ۲ ص ۳۲۶ ح ۲۱۱۷ .

4.. المعجم الأوسط : ج ۷ ص ۲۸۷ ح ۷۵۱۴ ، تفسير القرطبي : ج ۱۰ ص ۳۲۶ ، تفسير الثعلبي : ج ۶ ص ۱۳۱ عن ابن عمرو ـ والظاهر أنّه تصحيف ابن عمر ـ وكلاهما نحوه ، تفسير الآلوسي : ج ۱۵ ص ۱۶۵ ، الدرّ المنثور : ج ۵ ص ۳۳۶ نقلاً عن ابن مردويه نحوه ، كنز العمّال : ج ۱ ص ۱۹۹ ح ۱۰۰۳ .

5.. جامع بيان العلم و فضله : ج ۱ ص ۶۳ عن جابر بن عبداللّه‏ بن يسار ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۶ ص ۲۳۰ ح ۱ عن عبداللّه‏ بن يسار وفيه «هكذا» بدل «هلك» وراجع سنن الدارمي : ج ۱ ص ۱۲۹ ح ۴۷۵ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4732
صفحه از 501
پرینت  ارسال به