423
شناخت نامه حدیث - جلد اول

مرگ دانشمندان، بيم دارم.۱

او در نامه‏اى جداگانه به قاضى مدينه، ابوبكر بن حزم (م ۱۲۰ ق)، نوشت:

در احاديث پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بنگر و آنها را كتابت كن كه من از نابودى دانش و مرگ دانشمندان بيمناكم. غير از حديث پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، چيزى را نپذير. بايد دانش [پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله] را آشكار كنيد و [در مجالس علم] بنشينيد و آموزش دهيد تا ناآگاهان، آن را فرا گيرند كه دانش، نابود نمى‏شود، مگر آن كه پنهان و سرّى باشد.۲

او به ديگر مناطق۳ و افراد ديگر۴ نيز نامه نوشت و كتابت حديث را از آنان، درخواست كرد.۵

به نظر مى‏رسد عمر بن عبد العزيز، به روشنى ضرورت و نياز به حضور سنّت نبوى در جامعه اسلامى را تشخيص داده و براى جبران آسيب‏هاى پديد آمده و پيشگيرى از آسيب‏هاى پيش رو، طرح كتابت و تدوين حديث پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را مطرح ساخته است.

طبيعى است عالمان اهل سنّت كه عمرى با فرهنگ عدم كتابت حديث، خو كرده و آن را امرى مقدّس مى‏پنداشتند، به آسانى فرمان جديد را اجرا نكنند.

1.. سنن الدارمى : ج ۱ ص ۱۳۳ ح ۴۹۴ ، تقييد العلم : ص ۱۰۶ : «أن اُنظُروا حَديثَ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فَاكتُبوهُ فَإنِّى خِفتُ دُروسَ العِلمِ وذَهابَ أهلِهِ» .

2.. صحيح البخارى : ج ۱ ص ۴۹ . نيز ، ر . ك : تقييد العلم : ص ۱۰۵ : «اُنظر ما كانَ مِن حَديثِ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فَاكتُبهُ فَإنِّى خِفتُ دُروسَ العِلمِ وذَهابَ العُلماءِ و لا تَقبَل إلاّ حَديثَ النَّبىِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وَلتَفشوا العِلمَ وَلتَجلِسوا حتَّى يَعلَمَ مَن لا يَعلَمَ فَإنَّ العِلمَ لا يَهلُكَ حتَّى يَكونَ سِرّاً» .

3.. ر . ك : تدريب الراوى : ج ۱ ص ۶۷ .

4.. ر . ك : الطبقات الكبرى : ج ۷ ص ۴۴۷ .

5.. براى آگاهى از مجموعه اين گزارش‏ها ر . ك : سنن الدارمى : ج ۱ ص ۱۳۳ ، تقييد العلم : ص ۱۰۵ ـ ۱۰۶ ، تدريب الراوى : ج ۱ ص ۶۷ ـ ۶۸ ، تدوين السنّة الشريفة : ص ۱۵ ـ ۱۶ .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
422

محدّثان و تاريخ‏نگاران اهل سنّت، سپرى كرد. اُنس او با عالمان دين و علاقه او به حديث و معارف نقلى، در سال‏هاى حضور او در مدينه، سبب شدند تا وى نياز به نگارش، ثبت و تدوين حديث را احساس كند.

خلفاى پيشين اُمَوى، افرادى بى توجه به دين و از جوامع حديثى و علمى، گريزان بودند. عمر بن عبد العزيز، از اين منظر، فردى ناهمگون با كارگزاران، خلفا و افراد خاندان اموى بود.

اگر چه عمر بن عبد العزيز نيز همانند ديگر حاكمان آن دوره، غاصب خلافت محسوب مى‏شود و جايگاهى را تصاحب كرده بود كه سزاوار آن نبود، ولى اقدامات اصلاحى او در امور بنيادين فرهنگ اسلامى، اصلاحاتى اساسى و اثرگذار بودند.

سه اقدام فرهنگى مهم و اساسى او عبارت‏اند از:

۱. جلوگيرى از سبّ و لعن امير مؤمنان عليه‏السلام ؛

۲. باز گرداندن فدك به اهل بيت عليهم‏السلام ؛

۳. دستور به كتابت حديث.

اقدام اول و دوم او، اقدامى فرهنگى ـ اجتماعى بود كه به نفوذ اجتماعى اهل بيت عليهم‏السلام و فرهنگ شيعه، كمك شايانى كرد.۱

دستور او به كتابت و تدوين حديث نيز، تأثيرى بسزا بر ثبت و تدوين فرهنگ اسلامى، بويژه در حوزه حديث اهل سنّت نهاد و ناشايستگى اقدام حاكمان پيشين در منع از كتابت حديث را عيان ساخت.

عمر بن عبد العزيز، در نامه‏هاى متفاوت به محدّثان اهل سنّت، درخواست نگارش سنن نبوى و متون حديثى را مطرح كرد. او در نامه‏اى به عالمان مدينه نوشت:

در حديث پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نظر كرده، آنها را كتابت كنيد كه من از نابودى دانش و

1.. براى آگاهى بيشتر ، ر . ك : تاريخ حديث شيعه : ج ۱ ص ۱۶۶ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4911
صفحه از 501
پرینت  ارسال به