۳۵۴.مختصر بصائر الدرجاتـ به نقل از يعقوب سرّاج ـ: امام صادق عليهالسلام در باره مردى از من پرس و جو كرد و فرمود: «او حديث ما را تاب نمىآورد». گفتم: آرى. فرمود: «غفلت نشود كه مردم نزد ما، درجه درجهاند. برخى در درجه يك و برخى [درجه] دو و برخى [درجه] سه و برخى [درجه] چهار هستند» و امام عليهالسلام تا هفت درجه شمرد.
۳۵۵.رجال الكشّىـ به نقل از جميل بن درّاج ـ: امام صادق عليهالسلام به من فرمود: «اى جميل ! براى ياران ما حديثى مگو كه بر آن، اتّفاق نظر ندارند كه تكذيبت مىكنند».
۳۵۶.امام كاظم عليهالسلام: خردمند به كسى كه بيم دارد تكذيبش كند، سخنى نمىگويد و از كسى كه بيم ندادن او را دارد، چيزى نمىخواهد و وعدهاى نمىدهد كه از عهده انجام دادنش بر نمىآيد و به آنچه كه در اميدوارىاش سرزنش شود، اميد نمىبندد و به كارى كه مىترسد در آن درمانَد، اقدام نمىورزد.
۳۵۷.امام رضا عليهالسلام ـ به يونس بن عبدالرحمان ـ: اى يونس ! براى مردم، سخنى [و حديثى] بگو كه مىشناسند و از آنچه نمىشناسند، رهايشان كن !
ر. ك: ص ۲۹۳ (رعايت ظرفيت مخاطب).
و ـ افشاى اسرار اهل بيت عليهمالسلام
۳۵۸.امام على عليهالسلام: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله، رازى داشت كه كمتر كسى بر آن اطّلاع يافت و مىفرمود ـ و من نيز مىگويم ـ: «لعنت خدا و فرشتگان و پيامبران و فرستادگان و آفريدگانِ شايستهاش بر افشا كننده راز پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله نزد افراد غير مطمئن». پس راز پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله را پوشيده بداريد.
شنيدم كه مىفرمود: «اى على بن ابى طالب ! به خدا سوگند، من برايت سخنى نمىگويم، جز آنچه را كه اگر از خداوند نباشد از فرستاده او يعنى جبرئيل، به دو گوش خود شنيده و با دلم فهميده و با چشمانم ديدهام. پس اى على! مبادا كه رازم را تباه [و نزد نا اهلان افشا] كنى... و اگر طاغيان اين امّت نبودند، اين راز را روشن مىكردم ؛ امّا من دانستم كه در اين صورت، دين، تباه مىشود. پس دوست دارم كه آن [راز]، جز به فرد قابل اعتماد نرسد.