53
شناخت نامه حدیث - جلد دوم

۵۳۸.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: هر گاه حديثى از من به شما رسيد كه دل‏هايتان نرم شد، من شما را به [گرفتن و به كار بستن] آن، فرمان مى‏دهم.

۵۳۹.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: هنگامى كه حديثى از من برايتان نقل كردند كه آن را مى‏شناسيد و انكارش نمى‏كنيد، تصديقش كنيد و هر گاه حديثى از من برايتان نقل شد كه ناآشناست، تكذيبش كنيد.

۵۴۰.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: هر گاه حديثى از من برايتان نقل شد كه آن را مى‏شناسيد و برايتان ناشناخته نيست، تصديقش كنيد، من آن را گفته باشم يا نگفته باشم ؛ زيرا من سخنى مى‏گويم كه شناخته شده و آشناست. هر گاه حديثى از من برايتان نقل شد كه آن را ناشناخته و ناآشنا مى‏شماريد، تكذيبش كنيد كه من، سخنى نمى‏گويم كه ناشناخته و ناآشنا باشد.

۵۴۱.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: آنچه از من برايتان نقل مى‏شود و آنها را مى‏شناسيد، بر گيريد و آنچه از من برايتان نقل مى‏شود و برايتان ناآشناست، بر نگيريد. من چيزهاى ناآشنا، نمى‏گويم و اهل آن نيستم.

۵۴۲.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: حديث منقول از من، چيزهايى است كه مى‏شناسيد.

۵۴۳.امام رضا عليه‏السلام: با هر سخن ما، حقيقت و نورى، همراه است. پس هر سخنى كه حقيقت و نور به همراه نداشت، آن سخن شيطان است.

۸ / ۴

موافقت با حقّ

۵۴۴.امام كاظم عليه‏السلام: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «هان ! آيا ممكن است مردى مرا تكذيب كند، در حالى كه به بالش‏هايش تكيه داده است ؟ !». گفتند: اى پيامبر خدا ! چه كسى تو را تكذيب مى‏كند ؟ فرمود: «كسى كه حديث [من] به او مى‏رسد و مى‏گويد: "پيامبر خدا، هرگز اين را نگفته است". پس هر حديثى از من برايتان نقل شد كه با حق، موافق بود، من آن را گفته‏ام و هر حديثى كه از من برايتان نقل كردند و با حق، موافق نبود، من آن را نگفته‏ام و من جز حق نمى‏گويم.


شناخت نامه حدیث - جلد دوم
52

۵۳۸.عنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: إذا جاءَكُمُ الحَديثُ عَنّي يَلينُ قُلوبُكُم فَأَنَا آمُرُكُم بِهِ.۱

۵۳۹.عنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: إذا حُدِّثتُم عَنّي حَديثا تَعرِفونَهُ ولا تُنكِرونَهُ فَصَدِّقوا بِهِ، وإذا حُدِّثتُم عَنّي حَديثا تُنكِرونَهُ فَكَذِّبوا بِهِ.۲

۵۴۰.عنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: إذا حُدِّثتُم عَنّي بِحَديثٍ تَعرِفونَهُ ولا تُنكِرونَهُ قُلتُهُ أو لَم أقُلهُ فَصَدِّقوا بِهِ ؛ وإنّي أقولُ ما يُعرَفُ ولا يُنكَرُ، وإذا حُدِّثتُم عَنّي بِحَديثٍ تُنكِرونَهُ ولا تَعرِفونَهُ فَكَذِّبوا بِهِ ؛ فَإِنّي لا أقولُ ما يُنكَرُ ولا يُعرَفُ.۳

۵۴۱.عنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: ما حُدِّثتُم عَنّي مِمّا تَعرِفونَهُ فَخُذوهُ، وما حُدِّثتُم عَنّي مِمّا تُنكِرونَهُ فلا تَأخُذوا بِهِ، قالَ: فَإِنّي لا أقولُ المُنكَرَ ولَستُ مِن أهلِهِ.۴

۵۴۲.عنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: الحَديثُ عَنّي ما تَعرِفونَ.۵

۵۴۳.الإمام الرضا عليه‏السلام: إنَّ مَعَ كُلِّ قَولٍ مِنّا حَقيقَةً وعَلَيهِ نورا، فَما لا حَقيقَةَ مَعَهُ ولا نورَ عَلَيهِ فَذلِكَ مِن قَولِ الشَّيطانِ.۶

۸ / ۴

مُوافَقَةُ الحَقِّ

۵۴۴.الإمام الكاظم عليه‏السلام: قالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: ألا هَل عَسى رَجُلٌ يُكَذِّبُني وهُوَ عَلى حَشاياهُ مُتَّكِئٌ ؟ ! قالوا: يا رَسولَ اللّه‏ِ ! ومَنِ الَّذي يُكَذِّبُكَ ؟ قالَ: الَّذي يَبلُغُهُ الحَديثُ فَيَقولُ: ما قالَ هذا رَسولُ اللّه‏ِ قَطُّ، فَما جاءَكُم عَنّي مِن حَديثٍ مُوافِقٍ لِلحَقِّ فَأَنَا قُلتُهُ، وما أتاكُم عَنّي مِن حَديثٍ لا يُوافِقُ الحَقَّ فَلَم أقُلهُ، ولَن أقولَ إلاَّ الحَقَّ.۷

1.. التاريخ الكبير : ج ۵ ص ۴۱۵ الرقم ۱۳۴۹ عن أبي حميد أو أبي أسيد .

2.. تاريخ بغداد : ج ۱۱ ص ۳۹۱ الرقم ۶۲۶۸ عن أبي هريرة .

3.. نوادر الاُصول : ج ۱ ص ۱۴۵ ، سنن الدار قطني : ج ۴ ص ۲۰۸ ح ۱۸ و ۱۹ ، سير أعلام النبلاء : ج ۹ ص ۵۲۴ الرقم ۲۰۴ كلاهما نحوه وكلّها عن أبي هريرة ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۲۳۰ ح ۲۹۲۱۱ .

4.. الكفاية في علم الرواية : ص ۴۷۰ عن جبير بن مطعم .

5.. كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۲۲۲ ح ۲۹۱۷۳ نقلاً عن الفردوس عن الإمام عليّ عليه‏السلام ، المعجم الأوسط : ج ۱ ص ۹۰ ح ۲۶۷ عن سعيد بن المسيّب عن الإمام عليّ عليه‏السلام عنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وفيه «الحديث على ما تعرفون» .

6.. رجال الكشّي : ج ۲ ص ۴۹۰ ح ۴۰۱ عن يونس بن عبد الرحمن ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۲۵۰ ح ۶۲ .

7.. معاني الأخبار : ص ۳۹۰ ح ۳۰ عن إبراهيم بن عبد الحميد ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۱۸۸ ح ۱۹ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4350
صفحه از 501
پرینت  ارسال به