409
شناخت‌نامه نماز جلد اوّل

۶۵۳.الكافى - به نقل از حمّاد بن عيسى - : روزى امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اى حمّاد! آيا مى‏توانى خوب نماز بخوانى؟» .
به امام گفتم : اى سَرور من! كتاب حريز را كه در باره نماز است ، در حافظه دارم.
فرمود: «عيبى ندارد، اى حمّاد! برخيز و نماز بخوان» .
در برابر ايشان برخاستم و نماز را رو به قبله شروع كردم. به ركوع رفتم و سجده كردم. امام فرمود: «اى حمّاد! نيكو نماز نمى‏خوانى! چه قدر زشت است فردى از شما شصت يا هفتاد سال بر او بگذرد و يك نماز با آداب و حدود كامل نخواند!» .
در خود ، احساس خوارى كردم و به ايشان گفتم: فدايت شوم! نماز را به من بياموز.
امام عليه السلام برخاست، رو به قبله ايستاد و هر دو دستش را بر روى ران خويش نهاد، در حالى كه انگشتانش بسته بود و دو پاى خود را نزديك هم قرار داد ، به گونه‏اى كه ميان دو پايش به اندازه سه انگشت باز فاصله بود و انگشتان پا را رو به قبله نگاه داشت و آنها را از قبله منحرف نساخت و با فروتنى تكبير گفت. سپس حمد و (قل هو اللَّه احد) را شمرده خواند. آن گاه به اندازه يك نفس، در همان حال ايستادن، درنگ كرد. سپس دو دست خود را تا رو به روى صورت بالا آورد و در همان حال ايستاده ، تكبير گفت. آن گاه به ركوع رفت و با دستانى كه انگشتانش باز بود، زانوى خود را گرفت و زانو را به عقب داد تا اين كه پشت ايشان كاملاً صاف شد، به گونه‏اى كه به سبب صافى پشت و كشيدگى گردن، اگر قطره‏اى آب يا روغن بر پشت ايشان ريخته مى‏شد، از جايش تكان نمى‏خورد. [امام عليه السلام‏] دو چشمش را بست و سپس سه بار شمرده فرمود: «سبحان ربّى العظيم و بحمده». آن گاه راست ايستاد و چون استقرار كامل پيدا كرد، فرمود: «سمع اللَّه لمن حمده». سپس در حال ايستاده ، تكبير گفت و دست‏ها را تا رو به روى صورت ، بالا آورد. آن گاه سجده كرد و دست‏ها را در حالى كه انگشتانش كنار هم و بدون فاصله بودند، در جلوى زانو و برابر صورت نهاد و سه بار گفت: «سبحان ربّى الأعلى و بحمده» و در حالت سجده ، هيچ جاى بدن را بر جاى ديگر قرار نداد و بر هشت استخوان سجده كرد: دو كف دست، دو زانو، دو انگشت شست پا، پيشانى و بينى و فرمود: «لازم است سجده بر هفت‏تاى اينها قرار گيرد و اين ، همان است كه خداوند در قرآن فرموده است كه: (و همانا سجده‏گاه‏ها براى خداست . پس در كنار خداوند ، هيچ كس را مخوان) و اين هفت جا، پيشانى و دو كف دست و دو زانو و دو شست پا هستند و نهادن بينى بر زمين ، مستحب است.
سپس امام عليه السلام سر از سجده برداشت و چون درست به حالت نشسته در آمد، تكبير گفت. آن گاه بر ران چپ نشست و روى پاى راست را بر كف پاى چپ قرار داد و فرمود: «أستغفر اللَّه ربّى و أتوب إليه». سپس در حال نشسته تكبير گفت و سجده دوم را به جاى آورد و در سجده دوم مانند سجده اوّل رفتار كرد و در حال ركوع و سجود ، هيچ جاى بدن را بر جاى ديگر آن نگذاشت و در حال سجده ، دست‏ها را چون دو بال ، باز مى‏كرد و ساعد را بر زمين نمى‏گذاشت. اين چنين ، امام دو ركعت نماز گزارد و انگشتان دو دست ايشان در حال تشهّد ، بسته بود و چون از تشهّد فارغ شد، سلام داد و فرمود: «اى حمّاد! اين گونه نماز بخوان!» .

ر . ك : ح ۱۵ و ۱۶ .


شناخت‌نامه نماز جلد اوّل
408

۶۵۳.الكافي عن حَمّاد بن عيسى : قالَ لي أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام يَومًا : يا حَمّادُ ، تُحسِنُ أن تُصَلِّيَ؟ قالَ : فَقُلتُ : يا سَيِّدي ، أنا أحفَظُ كِتابَ حَريزٍ فِي الصَّلاةِ .
فَقالَ : لا عَلَيكَ يا حَمّادُ ، قُم فَصَلِّ .
قالَ : فَقُمتُ بَينَ يَدَيهِ مُتَوَجِّهًا إلَى القِبلَةِ ، فَاستَفتَحتُ الصَّلاةَ فَرَكَعتُ وسَجَدتُ .
فَقالَ : يا حَمّادُ ، لا تُحسِنُ أن تُصَلِّيَ ؟! ما أقبَحَ بِالرَّجُلِ مِنكُم يَأتي عَلَيهِ سِتّونَ سَنَةً ، أو سَبعونَ سَنَةً فَلا يُقيمُ صَلاةً واحِدَةً بِحُدودِها تامَّةً!
قالَ حَمّادٌ : فَأَصابَني في نَفسِيَ الذُّلُّ ، فَقُلتُ : جُعِلت فِداكَ ، فَعَلِّمنِي الصَّلاةَ .
فَقامَ أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام مُستَقبِلَ القِبلَةِ مُنتَصِبًا ، فَأَرسَلَ يَدَيهِ جَميعًا عَلى‏ فَخِذَيهِ ، قَد ضَمَّ أصابِعَهُ وقَرَّبَ بَينَ قَدَمَيهِ حَتّى‏ كانَ بَينَهُما قَدرَ ثَلاثِ أصابِعَ مُنفَرِجاتٍ ، واستَقبَلَ بِأصابِعِ رِجلَيهِ جَميعًا القِبلَةَ لَم يُحَرِّفهُما عَنِ القِبلَةِ ، وقالَ بِخُشوعٍ : «اللَّهُ أكبَر» ، ثُمَّ قَرَأ الحَمدَ بِتَرتيلٍ و«قُل هُوَ اللَّهُ أحَدٌ» ، ثمّ صَبَرَ هُنَيَّةً بِقَدرِ مايَتَنَفَّسُ وهُوَ قائِمٌ ، ثُمَّ رَفَعَ يَدَيهِ حِيالَ وَجهِهِ و قالَ : «اللَّهُ أكبَر» وهُوَ قائِمٌ ، ثُمَّ رَكَعَ ومَلَأَ كَفَّيهِ مِن رُكبَتَيهِ مُنفَرِجاتٍ ، ورَدَّ رُكبَتَيهِ إلى‏ خَلفِهِ حَتَّى استَوى‏ ظَهرُهُ ، حَتّى‏ لَو صُبَّ عَلَيهِ قَطرَةٌ مِن ماءٍ أو دُهنٍ لَم تَزُل ؛ لِاستِواءِ ظَهرِهِ ، ومَدَّ عُنُقَهُ ، وغَمَّضَ عَينَيهِ ، ثُمَّ سَبَّحَ ثَلاثًا بِتَرتيلٍ فَقالَ : «سُبحانَ رَبِّيَ العَظيمِ وبِحَمدِهِ» ، ثُمَّ استَوى‏ قائِمًا ، فَلَمَّا استَمكَنَ مِنَ القيامِ قالَ : «سَمِعَ اللَّهُ لِمَن حَمِدَهُ» ، ثُمَّ كَبَّرَ وهُوَ قائِمٌ ورَفَعَ يَدَيهِ حِيالَ وَجهِهِ ، ثُمَّ سَجَدَ ، وبَسَطَ كَفَّيهِ مَضمومَتَيِ الأَصابِعِ بَينَ يَدَي رُكبَتَيهِ حِيالَ وَجهِهِ فَقالَ : «سُبحانَ رَبِّيَ الأَعلى‏ وبِحَمدِهِ» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، ولَم يَضَع شَيئًا مِن جَسَدِهِ عَلى‏ شَي‏ءٍ مِنهُ ، وسَجَدَ عَلى‏ ثَمانِيَةِ أعظُمٍ : الكَفَّينِ والرُّكبَتَينِ وأنامِلِ إبهامَيِ الرِّجلَينِ والجَبهَةِ والأَنفِ ، وقالَ : سَبعَةٌ مِنها فَرضٌ يُسجَدُ عَلَيها وهيَ الَّتي ذَكَرَهَا اللَّهُ في كِتابِهِ فَقالَ : (وَ أَنَّ الْمَسَجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُواْ مَعَ اللَّهِ أَحَدًا) ۱ وهيَ : الجَبهَةُ والكَفّانِ والرُّكبَتانِ والإِبهامانِ ، ووَضعُ الأَنفِ عَلَى الأَرضِ سُنَّةٌ ، ثُمَّ رَفَعَ رأسَهُ مِنَ السُّجودِ ، فَلَمَّا استَوى‏ جالِسًا قالَ : «اللَّهُ أكبَر» ، ثُمّ قَعَدَ عَلى‏ فَخِذِهِ الأَيسَرِ ، وقَد وَضَعَ ظاهِرَ قَدَمِهِ الأَيمَنِ عَلى‏ بَطنِ قَدَمِهِ الأَيسَرِ وقالَ : «أستَغفِرُ اللَّهَ رَبّي وأتوبُ إلَيهِ» ، ثُمَّ كَبَّرَ وهُوَ جالِسٌ ، وسَجَدَ السَّجدَةَ الثّانيَةَ وقالَ كَما قالَ فِي الاُولى‏ ، ولَم يَضَع شَيئًا مِن بَدَنِهِ عَلى‏ شَي‏ءٍ مِنهُ في رُكوعٍ ولا سُجودٍ ، وكان مُجَنَّحًا ، ولم يَضَع ذِراعَيهِ عَلَى الأَرضِ ، فَصَلّى‏ رَكعَتَينِ عَلى‏ هذا وَيداهُ مَضمومَتَا الأَصابِعِ وهُوَ جالِسٌ فِي التَّشَهُّدِ ، فَلَمّا فَرَغَ مِنَ التَّشَهُّدِ سَلَّمَ .
فقال : يا حَمّادُ ، هكَذا صَلِّ . ۲

راجع : ح ۱۵ و ۱۶ .

1.الجنّ : ۱۸.

2.الكافي : ج ۳ ص ۳۱۱ ح ۸ ، تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۸۱ ح ۳۰۱ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۳۰۰ ح ۹۱۵ ، الأمالي للصدوق : ص ۴۹۸ ح ۶۸۴ كلاهما بزيادة «ولا تلتفت ولا تعبت بيديك وأصابعك ولا تبزق عن يمينك ولا عن يسارك ولا بين يديك» في آخره ، الأربعون حديثاً : ص ۸۴ ح ۳۹ ، بحار الأنوار : ج ۸۴ ص ۱۸۵ ح ۱ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه نماز جلد اوّل
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری مرتضی خوش‌نصیب، ترجمۀ عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18929
صفحه از 440
پرینت  ارسال به