۱۵ / ۵
نماز امام حسين عليه السلام
۱۱۱۹.جمال الاُسبوع : نماز حسين بن على عليه السلام، چهار ركعت [در دو نماز ]است كه در هر ركعت، پنجاه مرتبه «حمد» و پنجاه مرتبه (قُلْ هُوَ اللَّه أَحَدٌ) مىخوانى و اين دو سوره را در ركوع، ده مرتبه مىخوانى و نيز هنگامى كه از ركوع برخاستى، همين گونه، و در هر دو سجده و ميان آنها نيز همين كار را مىكنى، مانند آنچه در نماز تسبيح (نماز جعفر طيّار) انجام مىدهى و پس از آن دو [نماز دوركعتى] ، دعا مىخوانى و مىگويى: «تو، خدايى هستى كه دعاى آدم و حوّا را مستجاب كردى، هنگامى كه (گفتند: پروردگارا! ما به خود، ظلم كرديم و اگر تو ما را نيامرزى و بر ما رحم نكنى، ما از زيانكاران خواهيم بود) ، و نوح، تو را ندا داد و تو، پاسخش را دادى و او و خاندانش را از گرفتارى بزرگ، نجات دادى و آتش نمرود را بر خليلت ، ابراهيم، خاموش كردى و آن را بر او سرد و سلامت كردى.
تو كسى هستى كه به نداى ايّوب، پاسخ دادى، هنگامى كه ندايت داد: (بى ترديد، من، گرفتار شدهام و تو مهربانترينِ مهربانان هستى) . پس گرفتارىِ او را برطرف كردى و از سرِ رحمت و يادآورى براى خِردمندان، خانوادهاش را و مانند آنچه را كه با خود داشتند، به آنان باز گرداندى.
تو كسى هستى كه به ذو النون (يونس) پاسخ دادى، هنگامى كه در دل تاريكىها ندايت داد: (جز تو ، خدايى نيست. تو منزّهى! من، از ستمكاران بودم) ، و او را از غم، نجات دادى.
تو همويى كه دعاى موسى و هارون را مستجاب كردى، هنگامى كه فرمودى: (دعاى شما دو نفر، مستجاب شد) ، و فرعون و گروهش را غرق كردى و از سرِ رحمت و تذكّر، گناه داوود را آمرزيدى و توبهاش را پذيرفتى .
تو كسى هستى كه ذبحى بزرگ را جانْفداى اسماعيل كردى، هنگامى كه هر دو (ابراهيم و اسماعيل) تسليمِ فرمان تو شدند و ابراهيم، پيشانى اسماعيل را بر خاك نهاد و تو، به او نداى گشايش و آسودگى دادى.
تو كسى هستى كه زكريّا آهسته ندايت كرد و چون گفت: (پروردگارا! استخوانهايم سست شده و برف پيرى بر سرم نشسته و تا كنون - پروردگارا - در دعاهايم از تو بىبهره نماندهام) ، تو فرمودى: (به بيم و اميد، ما را مىخوانند و در برابر ما، خاشع هستند).
تو كسى هستى كه مؤمنانِ درستكار را اجابت كردى تا از فضلت بر آنها بيفزايى. پروردگارا! مرا از فروترين مشتاقانت، قرار مده و همان گونه كه آنها را اجابت كردى، به حقّشان بر تو، مرا نيز اجابت كن و مرا پاك كن و نماز و نيكىهايم را بپذير و باقى مانده زندگىام را پاكيزه بگردان و مُردنم را نيز پاكيزه قرار ده و جانشين من در ميان كسانى باش كه بر جاى مىگذارم، و به دعايم - پروردگارا - آنان را محافظت كن و نسلِ مرا نسلى پاكيزه قرار ده و از همه آنچه نسل اوليا و مطيعانت را از آنها مراقبت كردى، نسل مرا نيز از آنها مراقبت كن، به رحمتت ، اى مهربانترينِ مهربانان!
اى كه بر همه چيز، مراقبى، و اجابتگرِ هر خواننده از خلقش، و نزديك به هر خواهندهاى ! از تو درخواست مىكنم - اى معبودى كه جز تو، خدايى نيست و زنده و بر پا دارندهاى و يكتا و بىنيازى ؛ همو كه نه زاده و نه زاييده شده و نه مانندى دارد - ، به آن نامت كه آسمانت را به آن بر افراشتهاى و زمينت را گستراندهاى و كوههايت را استوار داشتهاى و آب را روان كردهاى و ابر و خورشيد و ماه و ستارگان و شب و روز را تسخير نمودهاى و همه خلايق را آفريدهاى.
به عظمت سيماى بزرگوارت كه با آن، آسمانها و زمين نور مىگيرند و تاريكىها روشن مىشوند، از تو مىخواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى، و كار معاد و معاشم را خودت به عهده بگيرى و كارم را به سامان كنى و لحظهاى مرا به خودم وا مگذارى و كار خود و عيالم را به سامان آورى و خودت همّ و غمشان را برايم به فرجام برسانى ، و مرا و ايشان را از گنج خزانههايت و روزىِ گسترده و فضل تمام ناشدنىات، بىنياز گردانى و چشمههاى حكمت را - كه براى من و هر كسى از بندگانت كه خود مىپسندى ، سودى دارد - ، در دلم استوار سازى ، و مرا پيشواىِ پرهيزگاران آخر الزمان قرار دهى، همان گونه كه ابراهيم خليل را قرار دادى؛ چرا كه به توفيق تو، پرهيزگاران، رستگار مىشوند و توبه كنندگان، توبه مىكنند و عابدان، عبادت مىكنند و با استوار كردن و راهنمايى تو، صالحان، نجات مىيابند و با نظر موافق تو ، شايستگان نيكوكار خاضع عابد ترسا از تو ، شايسته مىشوند و با هدايت تو ، نجات يافتگان از آتشت ، نجات يافتند ، و بندگانت از آن دور گرديدند ، و با بىپناه گذاردن تو ، باطلگرايان ، زيان ديدند و ستمگران نابود شدند و غفلت پيشگان در غفلت ماندند .
خدايا! به نَفْس من، پرهيزگارى بده ، كه تو، ولىّ آن و مولاى آن و بهترين تزكيه كننده آن هستى. خدايا! رشد و پروايش را برايش آشكار كن و تقوايش را به آن الهام نما و هنگامى كه آن را مىگيرى ، به رحمت خودت بشارتش بده و در بالاترين جاى بهشت، جايش بده و مرگ و زندگىاش را پاكيزه ساز و بازگشتگاه و جايگاه و سراى اقامت و خانهاش را گرامى بدار، كه تو ولى و مولاى آنى» .