مفهومشناسى «تضييع»
ابن فارِس، واژهشناس عرب ، مىگويد:
ض، ى، ع، أصل صحيح يدلّ على فوت الشىء و ذهابه و هلاكه . ۱ضيع، اصلى صحيح است كه بر فوت چيزى و از ميان رفتن و نابودى آن دلالت مىكند.
ديگر واژهشناس ، ابن منظور نيز آن را به معناى «هلاك» دانسته و در باره آيه ۵۹ از سوره مريم ، دو تفسير را نقل مىكند :
يكى خواندن نماز در خارج از وقت آن و ديگر، ترك كلّى و به جا نياوردن هميشگى آن، و تفسير دوم را با سياق آيه، متناسبتر مىداند ؛ زيرا مقصود آيه، كافران و تاركان نماز هستند و دليل آن ، استثناى توبه كنندگان و ايمان آورندگان در آيه بعد است . ۲
افزون بر اينان، ابن اثير، غريبنگار مشهور ، در باره «اضاعه» چنين نگاشته است :
إنّه نهى عن إضاعة المال ، يعنى إنفاقه فى غير طاعة اللَّه تعالى و الإسراف و التبذير . ۳او از تضييع مال، نهى كرد، يعنى : از اين كه در غير اطاعت خداى متعال هزينه شود و يا در مصرف آن، زيادهروى و ولخرجى گردد ، نهى كرد .
روشن است كه هر يك از اين موارد اخير ، به اتلاف و بىثمر كردن مال مىانجامد. نتيجه اين كه : اين واژه در لغت و نيز در كاربردهايش در متون دينى ، به معناى ترك و تلف كردن و هلاك نمودن و در يك كلام ، تباه كردن چيزى است، خواه با ترك كلّى باشد و يا با به جا آوردن نادرست و بدون لحاظ شرايط و ملزومات آن ، به گونهاى كه
1.معجم مقاييس اللغة : ج ۳ ص ۳۸۰ مادّه «ضيع» .
2.ر . ك : لسان العرب : ج ۸ ص ۲۳۱ مادّه «ضيع» .
3.النهاية : ج ۳ ص ۱۰۸ مادّه «ضيع» .