695
شناخت‌نامه نماز جلد دوّم

۱۲ / ۹

چگونگى نماز امام كاظم عليه السلام‏

۹۸۱.عيون أخبار الرضا عليه السلام - به نقل از عبد اللَّه غروى - : بر فضل بن ربيع ۱ كه بر پشت بام نشسته بود ، وارد شدم . به من گفت: نزديك بيا. نزديك شدم تا در كنارش قرار گرفتم. سپس به من گفت: از اين بالا به [فلان‏] اتاق خانه بنگر .
پس از بالا نگريستم. گفت: در اتاق ، چه مى‏بينى؟
گفتم: جامه‏اى به كنار افكنده شده.
گفت: نيك بنگر . با تأمّل و دقّت نگريستم . برايم آشكار شد و گفتم: مردى در سجده است.
گفت: او را مى‏شناسى؟
گفتم: نه .
گفت: اين ، مولاى توست.
گفتم: چه كسى مولاى من است؟
گفت: خود را پيش من به نادانى مى‏زنى؟
گفتم: خود را به نادانى نمى‏زنم ؛ بلكه براى خود ، مولايى نمى‏شناسم.
گفت: اين ، ابو الحسن موسى بن جعفر است. من او را شب و روز ، نيك مى‏نگرم و در هيچ وقتى از اوقات ، او را جز بر همين حالت كه به تو گفتم ، نمى‏يابم. او نماز صبح را مى‏گزارد و ساعتى نيز پس از آن، ذكر و دعا مى‏خواند تا خورشيد طلوع كند . سپس سجده مى‏كند و تا نيم‏روز در سجده است و كسى را گمارده تا زوال را انتظار كشد. من نمى‏دانم كِى غلام مى‏گويد: «خورشيد زوال يافت» كه يكباره بر مى‏خيزد و نماز را آغاز مى‏كند ، بى‏آن كه [وضويش‏] را نو كند. پس مى‏فهمم كه در سجده‏اش نخوابيده و چرت نزده است .
پيوسته [اين گونه است‏] تا نماز عصر را به پايان برد و پس از آن، سجده مى‏كند و پيوسته در سجده است تا خورشيد ، ناپديد شود. در اين هنگام ، از سجده بر مى‏خيزد و بى آن كه [وضويش را] نو كند، نماز مغرب را مى‏خواند، و پيوسته در نماز و ذكر و دعاى پس از آن است تا نماز عشا را بخواند. پس از آن ، با گوشتى بريان كه برايش مى‏آورند ، افطار مى‏كند و سپس از نو وضو مى‏گيرد و سجده مى‏كند و سپس سر بر مى‏دارد و اندكى مى‏خوابد. سپس بر مى‏خيزد و از نو وضو مى‏گيرد و در دل شب به نماز مى‏ايستد، تا سپيده بدمد. من نمى‏دانم كِى غلام مى‏گويد: «سپيده دميد» كه يكباره براى نماز صبح بر مى‏خيزد. اين ، روش اوست از آن هنگام كه به من تحويل داده شده است.

1.زندانبان امام كاظم عليه السلام .


شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
694

۱۲ / ۹

صِفَةُ صَلاةِ الإِمامِ الكاظِمِ عليه السلام‏

۹۸۱.عيون أخبار الرضا عليه السلام عن عبد اللَّه الغرويّ : دَخَلتُ عَلَى الفَضل بنِ الرَّبيعِ وهُوَ جالِسٌ عَلى‏ سَطحٍ ، فَقالَ لي : اُدنُ ، فَدَنَوتُ حَتّى‏ حاذَيتُهُ ، ثُمَّ قالَ لي : أشرِف - إلى‏ بَيتٍ فِي الدّارِ - فَأَشرَفتُ ، فَقالَ : ما ترى‏ فِي البَيتِ؟ فَقُلتُ : ثَوبًا مَطروحًا ، فقال : اُنظر حَسَنًا ، فَتَأَمَّلتُ ونَظَرتُ فَتَيَقَّنتُ فَقُلتُ : رَجُلٌ ساجِدٌ ! فَقالَ لي : تَعرِفُهُ ؟ قُلتُ : لا ، قالَ : هذا مَولاكَ ، قُلتُ : ومَن مَولايَ ؟ فَقالَ : تَتَجاهَلُ عَلَيَّ ؟ فَقُلتُ : ما أتَجاهَلُ ، ولكِنّي لا أعرِفُ لي مَولًى !
فَقالَ : هذا أبُو الحَسَنِ موسَى بنُ جَعفَرٍ عليه السلام ، إنّي أتَفَقَّدُهُ اللَّيلَ والنَّهارَ فَلا أجِدُهُ في وَقتٍ مِنَ الأَوقاتِ إلّا عَلَى الحالِ الَّتي اُخبِرُكَ بِها ، إنَّهُ يُصَلِّي الفَجرَ فَيُعَقِّبُ ساعَةً في دُبُرِ الصَّلاةِ إلى‏ أن تَطلُعَ الشَّمسُ ، ثُمَّ يَسجُدُ سَجدَةً فَلا يَزالُ ساجِدًا حَتّى‏ تَزولَ الشَّمسُ ، وقَد وَكَّلَ مَن يَتَرَصَّدُ لَهُ الزَّوالَ ، فَلَستُ أدري مَتى‏ يَقولُ الغُلامُ : قَد زالَتِ الشَّمسُ! إذ يَثِبُ فَيَبتَدِئُ الصَّلاةَ مِن غَيرِ أن يُحدِثَ ۱ ، فَأَعلَمُ أنَّهُ لَم يَنَم في سُجودِهِ ولا أغفى‏ .
ولا يَزالُ إلى‏ أن يَفرُغَ مِن صَلاةِ العَصرِ ، فَإِذا صَلّى‏ سَجَدَ سَجدَةً فَلا يَزالُ ساجِدًا إلى‏ أن تَغيبَ الشَّمسُ ، فَإِذا غَابَتِ الشَّمسُ وَثَبَ مِن سَجدَتِهِ فَصَلَّى المَغرِبَ مِن غَيرِ أن يُحدِثَ حَدَثًا ۲ ، ولا يَزالُ في صَلاتِهِ وتَعقيبِهِ إلى‏ أن يُصَلّّيَ العَتَمَةَ ، فَإِذا صَلَّى العَتَمَةَ أفطَرَ عَلى‏ شِوًى ۳ يُؤتى‏ بِهِ ، ثُمَّ يُجَدِّدُ الوُضوءَ ثُمَّ يَسجُدُ ، ثُمَّ يَرفَعُ رَأسَهُ فَيَنامُ نَومَتَهُ ۴ خَفيفَةً ، ثُمَّ يَقومُ فَيُجَدِّدُ الوُضوءَ ، ثُمَّ يَقومُ فَلا يَزالُ يُصَلّي في جَوفِ اللَّيلِ حَتّى‏ يَطلُعَ الفَجرُ ، فَلَستُ أدري مَتى‏ يَقولُ الغُلامُ : إنَّ الفَجرَ قَد طَلَعَ ؟! إذ قَد وَثَبَ هُوَ لِصَلاةِ الفَجرِ .
فَهذا دَأبُهُ مُنذُ حُوِّلَ إلَيَّ . ۵

1.في الأمالي للصدوق : «يجدّد وضوءاً» بدل «يحدث».

2.في روضة الواعظين : «يجدّد وضوءاً» بدل «يحدث حدثاً».

3.مَشوِيٍّ (خ ل) .

4.في الأمالي للصدوق : «نومة» بدل «نومته»، وهو الأنسب.

5.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۱۰۶ ح ۱۰، الأمالي للصدوق : ص ۲۱۰ ح ۲۳۵، روضة الواعظين : ص ۲۳۸، المناقب لابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۳۱۸ نحوه، بحار الأنوار : ج ۴۸ ص ۲۱۰ ح ۹.

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری مرتضی خوش‌نصیب، ترجمۀ عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18901
صفحه از 862
پرینت  ارسال به