كه نيازى داشته باشد ، در حالى كه پيامبر صلى اللَّه عليه وآله به اذن خداوند، اين كار را در هر شرايطى جايز دانسته است، چه علّتى وجود داشته باشد يا نداشته باشد. بدون شك ، خواندن دو نماز در وقت فضيلت، از خواندن آنها در وقت مشترك، برتر است ؛ امّا براى اين كه مشقّتى بر امّت تحميل نشود ، دامنه وقت نماز در شريعت، وسيعتر از وقت فضيلت است. بايد دانست كه به مشقّت افتادن مردم، به شرايط عذر و نياز منحصر نيست ؛ بلكه شامل تكليف كردن مردم به اين كه هميشه بايد دو نمازشان را جدا بخوانند نيز مىشود.
خلاصه سخن ، اين كه : تشريعى كه از سوى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله مبنى بر جواز خواندن دو نماز به صورت جمع، انجام گرفت ، به فرمان خداوند بوده است و به شريعت ، چنان انعطافى بخشيد كه بتواند خود را در طى زمان و در تمام زمينههاى زندگى رو به رشد بشرى، تطبيق دهد. نگاهى دقيق به زندگى صنعتى جهان امروز ، نشان مىدهد كه جدا خواندن دو نماز (مخصوصاً نماز ظهر و عصر) بويژه براى كارگران و كارمندان، به قدرى دشوار است كه موجب تحمّل سختى زياد و يا سبب ترك اصل نماز و روىگردانى از آن مىشود. شايسته است همه عالمان امّت اسلامى، در اجتهاد دينى خود ، حكمت گشايشى را كه در سنّت نبوى آمده ، دريافته ، به ديده احترام بنگرند و به صراحت اعلام كنند كه اگر چه خواندن دو نماز ظهر و عصر در وقت خود بهتر است، امّا خواندن آن دو به صورت جمع نيز جايز و موافق شريعت است و هر كس آنها را پى در پى بخواند، وظيفه واجب خود را انجام داده است.