651
شناخت‌نامه نماز جلد دوّم

همانندان اموى او؛ همانها كه پس از آشكار شدن راه هدايت از گم‏راهى، از وى پيروى كردند ، آن را بنيان نهاده‏اند . ۱

ستيز اهل بيت عليهم السلام با اين بدعت‏

از احاديث اهل بيت عليهم السلام به روشنى بر مى‏آيد كه آن بزرگواران با هدف اداى تكليف در تبيين احكام الهى و حراست از سنّت نبوى صلى اللَّه عليه وآله و ستيز با بدعت، بر بيان حكم اصيل قرائت بسمله، تأكيد مضاعف داشته‏اند، تا جايى كه «جهر به بسمله» به عنوان يكى از شعارهاى اهل بيت عليهم السلام و پيروانشان به شمار آمده، به طورى كه اين حكم، در رديف مواردى چون حكم حرمت شرابخوارى، غير قابل تقيّه اعلام شده است. ۲

۵. آمين گفتن‏

پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام و فقيهان شيعى به هيچ دليل قابل اعتنايى كه دلالت كند رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله در نماز خود ، در پى قرائت سوره حمد ، «آمين» مى‏گفته ، دست نيافته‏اند ، از اين رو آمين گفتن در آخر سوره حمد را سخنى زايد و التزام به آن را بدعت و به زبان آوردن آن را موجب بطلان نماز مى‏دانند. اين در حالتى است كه بجز مذهب مالكى - كه به استحباب آن معتقد است - ، ديگر مذاهب اهل سنّت، پا را فراتر نهاده و به سنّت بودن آن ، فتوا داده‏اند. ۳

مستند رأى شيعى‏

فقهاى شيعه با توجّه به توقيفى بودن اجزاى نماز و فقدان مستندى شرعى براى گفتن

1.الغدير: ج ۱۰ ص ۲۰۲.

2.امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد : «التقيّة دينى و دين آبائى، إلّا فى ثلاث : فى شرب المسكر ، و المسح على الخفّين ، و ترك الجهر ب(بسم اللَّه الرحمن الرحيم) ؛ تقيّه كردن ، آيين من و آيين پدرانم است ، مگر در سه چيز : در نوشيدن شراب ، مسح كردن [ هنگام وضو ] بر كفش‏ها ، و تركِ بلند خواندن (بسم اللَّه الرحمن الرحيم) [ در نماز ]» (دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۱۱۰) .

3.ر.ك: الفقه على المذاهب الأربعة: ج ۱ ص ۲۵۰.


شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
650

واضح است كه فرياد برآوردن صحابيان و تابعيان ، نشانه آن است كه جزئيّت بسمله براى سوره حمد و ديگر سوره‏ها و نيز بلند خواندن آن در نماز ، نزدشان از مسلّمات به شمار مى‏آمده؛ زيرا در غير اين صورت، مسلّماً مستندى از سوى معاويه يا وابستگان فكرى وى در توجيه اقدام انجام شده، ارائه مى‏شد.

دگرگون كردن «سنّت جهر به بسمله»

مطابق نقل محدّثان شيعه و اهل سنّت، التزام به جهر به بسمله ، تا اوايل حكومت بنى اميّه ادامه داشت. هر چند معاويه به دليل اعتراض مردمى نسبت به تغيير سيره جارى در بسمله، ناگزير به عقب‏نشينى گرديد، ليكن مقصود تثبيت نشده وى، در فرصت مناسب ديگرى توسط وابستگان حكومت او دنبال گرديد. در اين عرصه ، نخستين كسى كه سنّت جَهْر به بِسمله را به اِخفاتْ تغيير داد، عمرو بن سعيد بن العاص، والى اُموى مدينه بود. سيوطى به نقل از بيهقى از زهرى ، چنين آورده است:
از سنّت نماز، اين بود كه «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» قرائت شود و نخستين كسى كه «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را آهسته خواند، عمرو بن سعيد بن عاص، حاكم مدينه ، بود . ۱
علّامه امينى، پس از نقل اين گزارش ، مى‏نويسد :
اين روايات ، گوياى آن اند كه بسمله، از زمان نزول قرآن، همواره بخشى از سوره بوده است و همين بوده كه امّت بِدان خو كرده و در نهان‏خانه جان‏ها جا گرفته و در باورها استقرار يافته است . از اين رو ، هنگامى كه معاويه آن را ترك كرد ، مهاجران و انصار گفتند : «او [از نماز] دزديده است» و معاويه نيز نتوانست جزء نبودن آن را براى آنان عذر بياورد، چندان كه ناگزير شد نماز را با سوره‏اى كه در بر دارنده بسمله باشد ، تكرار كند و در نمازهاى بعد، بِدان پايبند شود. اگر در آن جا، نظريه‏اى مبنى بر جدا بودن سوره از بسمله وجود داشت، بى ترديد ، معاويه آن را دليل مى‏آورد؛ ليكن آن، سخن نوى است كه آنان براى توجيه كار معاويه و

1.الدرّ المنثور : ج ۱ ص ۲۹ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری مرتضی خوش‌نصیب، ترجمۀ عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18026
صفحه از 862
پرینت  ارسال به