649
شناخت‌نامه نماز جلد دوّم

بگردان ، هر سو كه او رو كند .» . ۱
بر اين اساس، شمارى از نقل‏هاى منسوب به پيامبر صلى اللَّه عليه وآله و برخى صحابه كه اينان نماز را با صداى آهسته(به اِخفات) مى‏خواندند ، ۲ تلاشى براى توجيه بدعت بنى اميّه ارزيابى مى‏شود.
در اين ميان، علاوه بر تعدّد و قوّت چشمگير روايات دسته نخست، اعتراض عمومى اهل مدينه به معاويه در عدم پايبندى به سنّت رايج در بسمله، شاهد گويايى بر استمرار سيره‏نبوى در خصوص قرائت بسمله، آن هم با صداى بلند تا آن روزگار بود.
سيوطى در كتاب تفسيرى‏اش، شافعى در كتاب الاُمّ و دارقطنى و بيهقى در كتاب‏هاى السنن خود ، اقدام بدعت‏آميز معاويه و اعتراض عمومى به وى را چنان كه در ادامه آورده‏ايم، حكايت كرده‏اند . پيشاپيش ، اين نكته شايان توجّه است كه دو موضوع : يكى ، ترك بسمله در نماز، با اين بهانه واهى كه «بسم اللَّه» جزئى از سوره‏ها نيست، و ديگرى، موضوع به جَهر نخواندن «بسم اللَّه»، موضوعاتِ به هم تنيده‏اى هستند كه از دو زاويه، نتيجه واحد (يعنى از رونق انداختن اين قطعه وحيانى در نماز) را دنبال مى‏كنند . سيوطى آورده است :
او (معاويه) به مدينه آمد و با آنان به نماز ايستاد و «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را نخواند و در هنگام فرود آمدن و برخاستن ، تكبير نگفت. چون سلام داد ، مهاجران و انصار ندايش دادند كه: اى معاويه ! آيا از نمازت دزديدى؟ «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» كجاست؟ و تكبير كجاست؟ او پس از آن ، هر گاه نماز مى‏گزارد، «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را براى اُمّ القرآن (سوره حمد) و براى سوره بعد از آن مى‏خواند و چون به سجده مى‏رفت ، تكبير مى‏گفت‏ . ۳

1.تفسير الفخر الرازى: ج ۱ ص ۲۱۰.

2.ر . ك: الدرّ المنثور: ج ۱ ص ۲۹.

3.الدرّ المنثور: ج ۱ ص ۲۱.


شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
648

عشا و جمعه و بر مطلوبيت آن در ساير نمازها، اجماع دارند.

سنّت «جهر به بَسمَله»، در عمل صحابه‏

علاوه بر امير مؤمنان عليه السلام، ديگر صحابه و حتّى خلفاى سه‏گانه نيز سنّت جهر به بسمله را رعايت مى‏كرده‏اند. در نقل‏هاى معتبر از جمعى از صحابه كه پشت سر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله و امير مؤمنان عليه السلام، ابو بكر و عمر و عثمان، نماز گزارده‏اند ، چنين آمده كه همگى بسمله را به جهر مى‏خوانده‏اند. عمّار، اَ نَس، عبد اللَّه بن مسعود، عبد اللَّه بن عمر، عبد اللَّه بن زبير و عايشه از اين جمله اند. فخر رازى مى‏گويد :
آشكار كردن ذكر خدا، نشانه آن است كه شخص به آن ذكر افتخار مى‏كند و به انكار كسى كه منكر آن است، اهمّيتى نمى‏دهد. بى ترديد، چنين چيزى از نظر عقل ، پسنديده است . طبعاً از نظر شرع نيز اين گونه است... با اين وصف ، مخفى داشتن چنين چيزى چگونه براى خردمندى سزاوار است؟! از اين رو نقل شده كه روش على عليه السلام، بلند خواندن «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» در همه نمازها بود .
مى‏گويم: اين استدلال نزد من ، قوى و در انديشه‏ام، استوار است و مسلّماً با سخن مخالفان از بين نمى‏رود
. ۱
فخر رازى در ادامه چنين مى‏افزايد:
بيهقى در السنن الكبرى از ابو هريره حكايت كرده است كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله در نماز، «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را بلند مى‏خواند. پس از آن ، شيخ بيهقى از عمر بن خطّاب ، ابن عبّاس ، ابن عمر و ابن زبير، بلند خواندن بسمله را نقل كرده است ؛ اما اين كه على بن ابى طالب ، بسمله را بلند مى‏خوانده ، به تواتر ثابت شده است. و هر كس در دينش ، از على بن ابى طالب عليه السلام پيروى كند، بى ترديد ، ره‏يافته است. دليل اين سخن، فرموده پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله است كه: «بار الها ! همواره بر گِرد على

1.تفسير الفخر الرازى: ج ۱ ص ۲۰۹.

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری مرتضی خوش‌نصیب، ترجمۀ عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18636
صفحه از 862
پرینت  ارسال به