647
شناخت‌نامه نماز جلد دوّم

چنين دستورى را صادر كرده بود؟ اگر منظور از صادر كننده دستور، پيامبر صلى اللَّه عليه وآله بود ، چه دليلى داشت كه نام ايشان ذكر نشود ، با آن كه تبرّك‏جويى به نام ايشان و نيز قوّت سخن نقل شده را در پى داشت؟ آيا جز اين است كه اين دستور ، پس از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله صادر شده است؟
ثانياً: سخن ابو حازم كه گفته است: «مطلب نقل شده را جز اين نمى‏دانم كه [سهل بن سعد به پيامبر صلى اللَّه عليه وآله‏] نسبت مى‏داد» يا «جز اين نمى‏دانم كه [به پيامبر صلى اللَّه عليه وآله ]نسبت داده مى‏شد» ، على رغم ظاهر عبارت، خود ، حكايت از ترديد ابو حازم از انتساب آن به پيامبر خدا دارد؛ زيرا اگر در اين باره دچار ترديد نبود ، اساساً نيازى نداشت تا چنين سخنى بر زبان آورد. ۱

۴. بلند خواندن بسم اللَّه‏

يكى از ويژگى‏هاى «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» ، تأكيد بر بلند خواندن آن در نمازهاست كه در اصطلاح از آن به «جهر به بسمله» ياد مى‏شود. در اين باره چند نكته، قابل توجّه است:

«جهر به بَسمَله» در سنّت نبوى صلى اللَّه عليه وآله‏

بر اساس احاديث مستفيض ۲ كه در منابع روايى شيعى و اهل سنّت آمده ، پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله و اهل بيت ايشان ، در همه نمازها حتّى نمازهايى كه آهسته خواندن آنها واجب است، «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را با صداى بلند قرائت مى‏كردند.
از اين رو، فقيهان اماميّه بر وجوب جهر به بسمله در نمازهاى صبح و مغرب و

1.اين نقد محتوايى را فقيه بزرگ مالكى اندلس ، ابن رُشد (۴۵۰ - ۵۲۰ م) نيز مطرح كرده و به استناد آن ، گزارش سهل بن سعد را بى‏اعتبار شمرده و «تكتّف» را رد كرده است (ر . ك : بداية المجتهد : ج ۱ ص ۱۳۱) .

2.مستفيض، به حديثى گفته مى‏شود كه در هر طبقه، چند راوى آن را نقل كرده‏اند. البته اگر اين تعداد زيادتر باشند ، اصطلاحاً به حديث ، «متواتر» گفته مى‏شود.


شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
646

فإنه حُكي عن عمر لمّا جي‏ء بأسارى العجم كَفَّروا أمامه ، فسأل عن ذلك ، فأجابوه بأنّا نستعمله خضوعاً و تواضعاً لملوكنا، فاستحسن هو فعلُه مع اللَّه تعالى فى الصلاة. ۱از عمر ، حكايت شده است كه چون اسيران عجم را به نزدش آوردند ، آنان در برابر او دستانشان را بر هم نهادند. وى در باره اين كارشان پرسيد . آنان پاسخ دادند : ما از سر تواضع و فروتنى براى پادشاهانمان، چنين مى‏كنيم و او نيز انجام دادن چنين كارى را در نماز، در برابر خداوند متعال ، نيكو شمرد.

ضعف دليل معتقدان به سنّت بودن تكتّف‏

اهل سنّت براى اثبات سنّت بودن تكتّف، به رواياتى از جمله روايت زير از سهل بن سعد استدلال كرده‏اند:
عن أبى حازم عن سهل بن سعد أنّه قال: كان الناس يؤمرون أن يضع الرجل يده اليمنى على ذراعه اليسرى فى الصلاة . قال أبو حازم: و لا أعلم إلّا أنّه ينمي ذلك‏. ۲ابو حازم از سهل بن سعد، نقل مى‏كند كه وى گفت: به مردم فرمان داده مى‏شد كه هر يك در نماز، دست راست خود را بر دست چپ خود قرار دهد.
ابو حازم مى‏گويد: من جز اين نمى‏دانم كه [سهل بن سعد] آن را [به پيامبر صلى اللَّه عليه وآله ]نسبت مى‏داد
.
اين روايت ، صرف نظر از پاره‏اى اشكالات سندى ، از جهت دلالت نيز محلّ تأمّل است:
اوّلاً: مقصود از اين سخن سهل بن سعد كه گفته است: «به مردم دستور داده مى‏شد كه در نماز، دست راست خود را بر دست چپ خود بگذارند» چيست؟ و چه كسى

1.جواهر الكلام: ج ۱۱ ص ۱۹.

2.السنن الكبرى: ج ۲ ص ۲۸.

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری مرتضی خوش‌نصیب، ترجمۀ عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18121
صفحه از 862
پرینت  ارسال به