471
شناخت‌نامه نماز جلد دوّم

۷۳۳.امام صادق عليه السلام : هنگامى كه به نماز ايستادى، بدان كه در پيشگاه خداوند هستى و اگر او را نمى‏بينى، بدان كه او تو را مى‏بيند. پس به نمازت توجّه كن . آب بينى و آب دهان مينداز، انگشتانت را نشكن، هنگام ايستادن ، دستانت را به پشتت مبر و بر سُرينت (باسَنَت) مگذار، ۱ كه گروهى به جهت انگشت شكستن و دست بر باسن نهادن، كيفر شدند.

۷۳۴.امام رضا عليه السلام : مبادا در نمازت تنبلى و يا در آن سستى كنى و يا حقّش را خوار بشمارى و يا حد و مرزش را تباه نمايى و يا مانند نوك زدن خروس، تند و كوتاه سجده كنى و يا نمازت را سبك بگيرى و يا به جاى آن به كالاى دنيا سرگرم شوى و يا در غير وقتش بخوانى ... .
هر گاه خواستى به نماز برخيزى، سست و خواب‏آلود و شتابان و بازى‏كنان بر نمى‏خيزى ؛ بلكه آن را با آرامش و وقار و درنگ به جا مى‏آورى . و فروتن و افتاده باش ؛ فروتن و افتاده براى خداى عزّ وجلّ با هاله‏اى از بيم و هراس، اميدوار و بيمناك، همراه با آرامش و ترس و احتياط. پس در پيشگاه او همچون بنده گناهكار فرارى در پيش اربابش بايست. پاهايت را در يك رديف قرار ده و خود را راست نگه دار و به راست و چپ ، روى مگردان، گويا كه او را مى‏بينى ، كه اگر تو او را نمى‏بينى، او تو را مى‏بيند. با ريشت و هيچ يك از اندامت بازى مكن و انگشتانت را مشكن و بدنت را مخاران و به بينى و يا لباست مشغول مشو و در حالى كه بر دهانت چيزى بسته‏اى، نماز مخوان و براى زنان جايز نيست كه با نقاب نماز بخوانند.
هنگام ايستادن، ديده‏ات به سجده‏گاهت باشد و اظهار بى‏تابى و بى‏قرارى و ترس كن و با اين حالت به سوى خداى عزّ وجلّ اشتياق نشان بده و سنگينى‏ات را گاه بر اين پا و گاه بر ديگرى مينداز و همچون كسى كه آخرين نمازش را مى‏خواند، نماز بگزار، گويى مى‏بينى كه ديگر هرگز نماز نمى‏خوانى. بدان كه در پيشگاه [خداى ]جبّار هستى. با هيچ چيز ، بازى مكن و در خود فرو مرو و دلت را [براى نماز ]خالى ساز و به نمازت مشغول باش و دستانت را رها كن و بر ران‏هايت بنه.
به هنگام آغاز نماز، تكبير بگو و دستانت را تا رو به روى گوش‏هايت بالا ببر و انگشتان شست را از برابر گوش‏هايت مگذران و در نماز واجب ، دستانت را آن اندازه بالا مياور تا از سرت بگذرد، گرچه در نماز مستحب و وَتر ، اشكالى ندارد.
هنگامى كه ركوع كردى، برآمدگى زانوانت را با كف دستانت در بر گير و انگشتانت را از هم باز كن و پس از سر بر داشتن از ركوع، راست بايست تا همه مفصل‏ها به جاى خود برگردند. سپس سجده كن و پيشانى‏ات را بر زمين بنه و كف دستانت را بر خاك بگذار و انگشتانت را به هم بچسبان و آنها را رو به قبله قرار بده.
هنگام نشستن ، بر سمت راست بدنت منشين ؛ بلكه آن را بلند كن و بر سرينت بنشين و يك دستت را بر دست ديگرت مگذار ؛ بلكه آن دو را رها كن؛ چرا كه آن، كار همان تكفير و دست بر هم نهادن اهل كتاب است . و در نمازت، خميازه مكش، آروغ مزن و با تمام سعى و توان، مانع آن دو شو و هنگامى كه عطسه كردى، بگو: «الحمد للَّه ؛ سپاس ، مخصوص خداوند است» و بر سجده‏گاهت پا مگذار و پس و پيش مرو، و در حالى كه يكى از دو پليدى (ادرار و مدفوع) در تو هست، نماز مخوان و اگر در نماز، فشارى احساس كردى، نماز را رها كن، مگر اين كه بتوانى بر آن صبر كنى ، بدون اين كه به نمازت زيانى برساند ، و با همه دلت به خداوند روى آور تا خداوند به تو روى آورد.
وضو را كامل بگير و پيشانى را بر خاك بمال. هنگامى كه به نمازت روى آورى، خداوند به تو روى مى‏آورد و هنگامى كه روى بگردانى، خدا نيز از تو روى مى‏گرداند.

1.در متن حديث ، «لا تورّك» آمده است. تورّك ، دو گونه است: مستحب و مكروه . گونه مستحب ، چنين است كه بر سرين چپ مى‏نشيند و هر دو پايش را از زير خود، خارج مى‏سازد، پاى چپ را بر زمين و روى پاى راست را بر كف پاى چپ مى‏نهد و نشيمنگاهش را به زمين مى‏رساند. تورّك مكروه ، آن است كه در حالت ايستادن در نماز، دستانش را بر سرين خود بگذارد كه از آن در حديث ، نهى شده است. ورك به بالاى ران گفته مى‏شود و همان «سرين» است .


شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
470

۷۳۳.الإمام الصادق عليه السلام : إذا قُمتَ فِي الصَّلاةِ فَاعلَم أنَّكَ بَينَ يَدَيِ اللَّهِ ، فَإِن كُنتَ لا تَراهُ فَاعلَم أنَّهُ يَراكَ ، فَأَقبِل قِبَلَ صَلاتِكَ ، ولا تَمتَخِط ولا تَبزُق ، ولا تَنقُض أصابِعَكَ ولا تَوَرَّك ۱ ؛ فَإِنَّ قَومًا قَد عُذِّبوا بِنَقضِ الأَصابِعِ وَالتَّوَرُّكِ فِي الصَّلاةِ . ۲

۷۳۴.الإمام الرضا عليه السلام : وإيّاكَ أن تَكسَلَ عَنهَا ، أو تَتَوانى‏ فيها ، أو تَتَهاوَنَ بِحَقِّها ، أو تُضَيِّعَ حَدَّها وحُدودَها، أو تَنقُرَها نَقرَ الدّيكِ ، أو تَستَخِفَّ بِها، أو تَشتَغِلَ عَنها بِشَي‏ءٍ مِن عَرَضِ الدُّنيا، أو تُصَلِّيَ بِغَيرِ وَقتِها ... فَإِذا أرَدتَ أن تَقومَ إلَى الصَّلاةِ ، فَلا تَقومُ ۳ إلَيها مُتَكاسِلًا ولا مُتَناعِسًا ولا مُستَعجِلًا ولا مُتَلاهيًا ، ولكِن تَأتيها عَلَى السُّكونِ وَالوَقارِ وَالتُّؤَدَةِ ، وعَلَيكَ الخُشوعُ وَالخُضوعُ ، مُتَواضِعًا للَّهِ‏ِ جَلَّ وعَزَّ مُتَخاشِعًا ، عَلَيكَ خَشيَةٌ وسيماءُ الخَوفِ ، راجيًا خائِفًا بِالطُّمَأنينَةِ عَلَى الوَجَلِ وَالحَذَرِ .
فَقِف بَينَ يَدَيهِ كَالعَبدِ الآبِقِ المُذنِبِ بَينَ يَدَي مَولاهُ ، فَصُفَّ قَدَمَيكَ وَانصِب نَفسَكَ ولا تَلتَفِت يَمينًا وشِمالًا ، وتَحسِبُ كَأَنَّكَ تَراهُ فَإِن لَم تَكُن تَراهُ فَإِنَّهُ يَراكَ ، ولا تَعبَث بِلِحيَتِكَ ولا بِشَي‏ءٍ مِن جَوارِحِكَ ، ولا تُفَرقِع أصابِعَكَ ، ولا تَحُكَّ بَدَنَكَ ، ولا تَولَع بِأَنفِكَ ولا بِثَوبِكَ ، ولاتُصَلِّ وأنت مُتَلَثِّمٌ ، ولا يَجوزُ لِلنِّساءِ الصَّلاةُ وهُنَّ مُتَنَقِّباتٌ ، ويَكونُ بَصَرُكَ في مَوضِعِ سُجودِكَ ما دُمتَ قائِمًا ، وأظهِر عَلَيكَ الجَزَعَ والهَلَعَ والخَوفَ ، وَارغَب مَعَ ذلِكَ إلَى اللَّهِ عزّ وجلّ .
ولا تَتَّكِئ مَرَّةً عَلى‏ إحدى‏ رِجلَيكَ ومَرَّةً عَلَى الاُخرى‏ ، وصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ تَرى‏ أنَّكَ لا تُصَلّي أبَدًا ، وَاعلَم أنَّكَ بَينَ يَدَيِ الجَبّارِ . ولا تَعبَث بِشَي‏ءٍ مِنَ الأَشياءِ ، ولا تُحَدِّث بِنَفسِكَ ۴ ، وأفرِغ قَلبَكَ ، وليَكُن شُغلُكَ في صَلاتِكَ ، وأرسِل يَدَيكَ ألصِقها بِفَخِذَيكَ .
فَإِذَا افتَتَحتَ الصَّلاةَ فَكَبِّر ، وَارفَع يَدَيكَ بِحِذاءِ اُذُ نَيكَ ، ولا تُجاوِز بِإِبهامَيكَ حِذاءَ اُذُ نَيكَ ، ولا تَرفَع يَدَيكَ فِي المَكتوبَةِ حَتّى‏ تُجاوِزَ بِهِما رَأسَكَ ، ولا بَأسَ بِذلِكَ فِي النّافِلَةِ والوَترِ .
فَإِذا رَكَعتَ فَأَلقِم رُكبَتَيكَ راحَتَيكَ ، وتُفَرِّجُ بَينَ أصابِعِكَ ، وَاقبِض عَلَيهِما . وإذا رَفَعتَ رَأسَكَ مِنَ الرُّكوعِ فَانصِب قائِمًا حَتّى‏ تَرجِعَ مَفاصِلُكَ كُلُّها إلَى المَكانِ .
ثُمَّ اسجُد وضَع جَبينَكَ عَلَى الأَرضِ ، وأرغِم عَلى‏ راحَتَيكَ ، وَاضمُم أصابِعَكَ ، وضَعهُما مُستَقبِلَ القِبلَةِ . وإذا جَلَستَ فَلا تَجلِس عَلى‏ يَمينِكَ ، لكِنِ انصِب يَمينَكَ وَاقعُد عَلى‏ إليَتَيكَ ، ولا تَضَع يَدَك بَعضَها عَلى‏ بَعضٍ ، لكِن أرسِلهُما إرسالًا ، فَإِنَّ ذلِكَ تَكفيرُ أهلِ‏الكِتابِ .
ولا تَتَمَطَّ في صَلاتِكَ ، ولا تَتَجَشَّأ ، وَامنَعهُما بِجُهدِكَ وطاقَتِك ، فَإِذا عَطَستَ فَقُل : «الحَمدُ للَّهِ‏ِ» ، ولا تَطَأْ مَوضِعَ سُجودِكَ ، ولا تَتَقَدَّمهُ مَرَّةً ولاتَتَأَخَّر اُخرى‏ . ولا تُصَلِّ وبِكَ شَي‏ءٌ مِنَ الأخبَثَينِ ، وإن كُنتَ فِي الصَّلاةِ فَوَجَدتَ غَمزًا فَانصَرِف ، إلّا أن يَكونَ شَيئًا تَصبِرُ عَلَيهِ مِن غَيرِ إضرارٍ بِالصَّلاةِ .
وأقبِل عَلَى اللَّهِ بِجَميعِ القَلبِ وبِوَجهِكَ حَتّى‏ يُقبِلَ اللَّهُ عَلَيكَ .
وأسبِغِ الوُضوءَ ، وعَفِّر جَبينَكَ فِي التُّرابِ ، وإذا أقبَلتَ عَلى‏ صَلاتِكَ أقبَلَ اللَّهُ عَلَيكَ بِوَجهِهِ ، فَإِذا أعرَضتَ أعرَضَ اللَّهُ عَنكَ . ۵

1.التورّك في الصلاة ضربان : سنّة، وهو أن يجلس على وركه الأيسر ويخرج رجليه جميعاً من تحته، ويجعل رجله اليسرى على الأرض وظاهر قدمه اليمنى إلى باطن قدمه اليسرى، ويفضي بمقعدته إلى الأرض... ومكروه، وهو أن يضع يديه على وركيه في الصلاة وهو قائم، وقد نهى عنه . والورك : ما فوق الفخذ (مجمع البحرين : ج ۳ ص ۱۹۲۷ «ورك»).

2.تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۳۲۵ ح ۱۳۳۲ عن أبي بصير، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۳۰۳ ح ۹۱۶، المقنع : ص ۷۴، مجمع البحرين : ج ۳ ص ۱۹۲۷ وفيه ذيله من «ولا تورّك» وكلاهما من دون إسناد إلى أحد من أهل البيت عليهم السلام وكلّها نحوه، وسائل الشيعة : ج ۴ ص ۶۷۸ ح ۷۰۸۷.

3.في بحار الأنوار ومستدرك الوسائل (ج ۴ ص ۸۷ ح ۴۲۰۹) : «فَلا تَقُم» .

4.كذا، والظاهر أنّ الصواب «نَفسَكَ» (هامش المصدر).

5.فقه الرضا : ص ۱۰۰، بحار الأنوار : ج ۸۴ ص ۲۰۴ ح ۳.

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه نماز جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری مرتضی خوش‌نصیب، ترجمۀ عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19136
صفحه از 862
پرینت  ارسال به