- گزارش توصيه امير مؤمنان عليه السلام به فرزندان خود در باره امام حسن عليه السلام و سپردن امام حسين عليه السلام به عبّاس عليه السلام به عنوان امانت خدا و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و فاطمه عليها السلام و خودِ ايشان ؛۱
- گزارش سخن عبّاس عليه السلام به امام حسين عليه السلام كه : «مىخواهم يكبار ديگر صورتت را ببينم ؛ ولى حرمله تير بر چشمان من زده است» ؛۲
- گزارش سخن فاطمه كِلابى (اُمُّ البَنين) كه وقتى به خانه امير مؤمنان عليه السلام رفت ، تقاضا كرد كه ايشان ، او را «فاطمه» خطاب نكند تا فرزندان زهرا عليها السلام به ياد مادرشان نيفتند ؛۳
- گزارش ماجراى جلوگيرى برخى از اهل بيتِ امام عليه السلام از حركت اسب ايشان و تقاضاى پايين آمدن از اسب و يا بوسيدن زيرِ گلوى ايشان ،۴ و نيز گفتن جمله «مَهلاً مهلاً ، يَابنَ الزهراء!» . گفتنى است كه اين جمله ، حتّى در منابع ضعيف هم يافت نشد . تنها در أسرار الشهادات آمده است كه :
فأرادَ عليه السلام أنْ يَخرُجَ مِنَ الخيمة ، فلَصَقَت بِهِ زَينبُ عليها السلام فقالت : مَهلاً يا أخى ! توقَّف حتّى اُزَوِّدَ مِن نَظَرى و اُوَدّعَك ۵.
امام عليه السلام تصميم گرفت كه از خيمه بيرون برود ، كه زينب عليها السلام خود را به او چسبانْد و گفت : برادرجان ! آهسته ! درنگ كن تا تو را سير ببينم و با تو خدا حافظى كنم .
- گزارش سراسيمه آمدن زينب عليها السلام نزد امام زين العابدين عليه السلام در خيمه ، پس از شهادت امام حسين عليه السلام و پرسيدن علّت دگرگون شدن اوضاع عالَم ، و سخن امام عليه السلام به
1.شعشعة الحسينى : ج ۲ ص ۶۰ .
2.تذكرة الشهداء : ص ۲۷۲ . ملّا حبيب اللَّه شريف كاشانى ، در ادامه كلام ، خود ، اين مطلب را اين گونه رد مىكند : «بسيار ضعيف است و در كتب مشهوره نيست» .
3.اين مطلب را در هيچ مصدر معتبر يا غير معتبرى نيافتيم و اساساً در منابع معتبر ، هيچ گفتگويى از اين بانو با امير مؤمنان عليه السلام يا فرزندان ايشان در هيچ موردى ثبت نشده است .
4.أنوار المجالس : ص ۹۸ ، تذكرة الشهداء : ص ۳۱۱ .
5.أسرار الشهادات : ج ۳ ص ۵۶ .