93
عرضۀ حدیث بر قرآن

موسوی خمینی معروف به امام خمینی در مناهج الوصول إلی علم الاُصول و سیّد ابو القاسم خویی در کتاب البیان یاد کرد. این اندیشه‌وران بر شیوه گفتاری قرآن _ که شیوه متعارف در میان مخاطبانِ عصر نزول بوده _ ، دلایل عقلی و نقلی و تاریخی ذکر کرده‌اند که پیش از این دلایل پراکنده اشاره شد.۱

پیش‌تر اشاره شد که لحاظ شرایط عصر نزول و رعایت مقتضاى حال مخاطبان و به شیوه گفتاری متعارف آنان سخن گفتن قرآن، مستلزم اختصاص آیات قرآن به آنان و عدم جاودانگى قرآن نیست. جهت این عدم ملازمه، آن است که به موجب آیه قرآن، دین حنیف _ که اسلام و قرآن، مصداق آشکار آن است _ ، موافق فطرت آدمى است و فطرت آدمى با تغییر زمان و تعدّد مکان، دگرگونى نمى‏پذیرد.۲ دیگر، آن که در قرآن، نزول قرآن براى هدایت و انذار همه آدمیان، معرّفی شده است.۳ با این لحاظ‌ها می‌توان گفت که زبان قرآن، عربى است و معارف و احکام آن، فراعربى.

این دیدگاه، فایده‌ها و آثار تفسیری و قرآن‌پژوهی فراوانی دارد. به عبارت دیگر، بر اساس این دیدگاه می‌توان برای بسیاری از مشکلات تفسیری و غیر تفسیری قرآن، راه حلّ مناسب پیدا کرد. از جمله این مشکلات، عرضه حدیث بر قرآن، جایگاه هر یک از کتاب و سنّت در مقام اعتبار و استدلال، تفسیر آیات ناظر به امور ماورای حسّی و به تعبیری مغیبات اند. مثلاً در باره امور غیر حسّی بر اساس این دیدگاه، چنین تفسیر می‌شود که اهل زبان هر گاه بخواهند اشیایى را که مخاطبان بِدان آشنا نیستند، برای آنان توصیف نمایند، براى تقریب به ذهن، آنها را با تعابیر مجازى و تمثیلى بیان مى‌کنند و با آنچه بدانها آشنا و مأنوس اند، مثال مى‌زنند. برای نمونه، قرآن در توصیف بهشت، چنین آورده است: (مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغیَّرْ طَعْمُهُ؛۴ مثل

1.فرائد الاُصول: ج۱ص۱۳۷و ۱۴۲، فوائد الاُصول: ج۱ ص۵۴۰، مناهج الوصول: ج۱ص ۲۹۰، البیان: ص۲۶۳، مناهج البیان: ج۱ص۱۲.

2.(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ) (روم: آیۀ ۳۰).

3.(وَ أُوحِی إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ) ( انعام: آیۀ ۱۹).

4.محمّد: آیۀ ۱۵.


عرضۀ حدیث بر قرآن
92

ابن خلدون در کتاب تاریخ ابن خلدون تحت عنوان تفسیر چنین آورده است: بدان که قرآن به لغت و اسالیب بلاغت عرب، نازل شده است. به همین جهت، عرب‌ها همگی آن را می‌فهمیدند و معانی آن را در سطح مفردات و تراکیب می‌شناختند.۱

وحید بهبهانی در فایده چهارم کتاب الفوائد الحائریّـة در باره جواز اخذ عنوان معاملات از غیر شارع متذکّر شده که موضوع حکم، هنگامی که معامله باشد، می‌توان آن را از غیر شارع اخذ کرد. دلیل این اختیار، آن است که در قرآن و در حدیث، زبان قرآن، زبان قوم معرّفی شده است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلّا بِلِسانِ قَوْمِهِ) ۲ و «إنّ الله تعالى أجلّ من أن یخاطب قوماً بخطاب و یرید منهم خلاف ما هو بلسانهم و ما یفهمون». دلیل دیگر، این که: قطعی است که رسول خدا و ائمّه علیهم السلام وقتی با قومی سخن می‌گفتند و به آنها خطاب می‌کردند، به همان شیوه گفتاری و تفهیم و تفهّمی آنها تکلّم می‌کردند؛ زیرا اگر غیر از این بود، این نوع گفتار، موجب اغرا به جهل و تکلیف ما لا یطاق بود و پیداست که هر دو لازم، به طور قطع، قبیح است.

دلیل سوم، آن است که فایده اصلی و عمده وجود رسول و امام، ابلاغ احکام و تحصیل انتظام و سر و سامان دادن دنیا و آخرت انسان است. این هدف، تنها با مخاطبه و افهام به مردم محقّق می‌شود و مخاطبه و افهام نیز وقتی حاصل می‌شود که به شیوه گفتاری متعارف و اصطلاحات آنان باشد.

دلیل چهارم، این است که با تتبّع در احادیث معصومان معلوم می‌شود که آنان با زبان مردم، سخن گفته و عمل کرده‌اند، و دلیل پنجم، آن است که این شیوه گفتاری قرآن، مورد اتّفاق و اجماع مسلمان، بلکه جمیع ملّت‌هاست.۳

پس از وحید بهبهانی، موضوع نحوه تفهیم یا شیوه گفتاری قرآن، توسّط اصولیان دنبال شد. از میان اصولیان معروف می‌توان به شیخ مرتضی انصاری در کتاب فرائد الاُصول، محمّدکاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی در کتاب کفایة الاُصول، محمّدحسین نایینی در کتاب فوائد الاُصول به قلم محمّدعلی کاظمی، سیّد روح الله

1.تاریخ ابن خلدون: ج۱ ص۴۳۸.

2.ابراهیم: آیۀ ۴.

3.الفوائد الحائریّـة: ص۱۰۵ _ ۱۰۶.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19955
صفحه از 312
پرینت  ارسال به