درخت خبیث (ناپاک) و بىریشه تشبیه شده که بر روى زمین نهاده شده و ثبات و استقرار ندارد.
مثال دیگر، در مورد انسانهایى است که نمیاندیشند و از علومی که در اختیار دارند، استفاده نمیکنند: (مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً؛۱ آنان که تورات بر آنها عرضه شد، ولى در آن نیندیشیدند، همانند چارپایى اند که بارَش کتاب باشد).
(مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ؛۲ مثال آنان که در راه خدا انفاق مىکنند، همانند آن حبّهای است که هفت خوشه میرویاند و در هر خوشه، صد حبّه به بار میآورد).
مثال دیگر، (إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ * طَلْعُها کَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشّیَاطِینِ؛۳ آن (درخت زقّوم)، درختى است که از ریشه جهنّم میروید که شکوفهها و میوههاى آن، مانند سرهاى شیطانهاست). قرآن، درخت زقّوم را که گویا تلخ است و چهره و منظرهای نازیبا و شوم دارد، به سرهاى شیطانها تشبیه کرده است. این مثال نمیتواند برای اهل زبان، امری ناآشنا بوده باشد.
مثال دیگر: (قُلْ أَ نَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیرانَ لَهُ؛۴ بگو: آیا غیر از خدا چیزی را بخوانیم که نه نفعى و نه ضررى به ما نمىرساند؟ و با این کار، برگشت به عقب نمودیم، بعد از آن که خدا ما را ره نموده است، به سان کسى که شیطانها او را در پرتگاه سقوط، پرتاب کرده باشند و در بیابان، سرگردان مانده باشد).
و مثال دیگر، رباخوار است که به شیطانزده تشبیه شده است: (الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلّا کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیَطانُ مِنَ الْمَسِّ؛۵ رباخواران که تعادل روحى خود را از