87
عرضۀ حدیث بر قرآن

دست داده‌اند، نمی‌ایستند (قوام ندارند) ، جز ‌مانند کسى که شیطان‌زده شده است).

قرآن از قسم و نفرین _ که از شیوه‌‌هاى متداول سخن در زبان عربی بوده _ نیز استفاده کرده است. این شیوه در گفتار، اختصاص به زبان عربی عصر نزول قرآن نداشته، چنان که به قول قرآن، ساحران فرعون نیز براى بزرگ نشان دادن سحر و با عظمت جلوه دادن شُکوه فرعون، به عزّت فرعون، سوگند یاد کرده‌اند: (بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغالِبُونَ؛۱ به شُکوه فرعون، سوگند که ما پیروز خواهیم بود!).

قرآن از این اصل، بهره فراوان برده است. موارد کاربرد این شیوه در قرآن نشان می‌دهد که براى تثبیت مدّعا، با بزرگ نشان دادن مخلوقات، تأثیر در روح مخاطب و برانگیختن جان و عاطفه او، از آن استفاده شده و پدیده‌هایی چون: روز قیامت، نوشتار، قلم، ماه، خورشید، ستارگان، جان انسان‌ها, روز و شب، مورد سوگند قرار گرفته‌اند.

از شیوه‌هاى محاوره این است که وقتى مخاطب سرپیچى مى‌کند و عناد مى‌ورزد، سخنگو وى را از خویش طرد و از عنایات و توجّه خود، محروم ‌نماید. قرآن نیز از این شیوه بهره گرفته است، مانند: (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ؛۲ آنان که کفر ورزیدند و با کفر مردند، از رحمت خدا دورند)، (إِنَّ الَّذِینَ یَکتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِنّاتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَیَنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِک یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللّاعِنُونَ؛۳ آنان که بیّنات و ره‌نمودهاى الهى را که آشکار براى مردم بیان کرده‌ایم، کتمان کنند، مورد لعن و نفرین خدا و همه لعنت کنندگان اند)، (قُتِلَ الخَّراصُون؛۴ مرگ بر پیروان گمان و معاند حق!)، (قُتِلَ أَصْحابُ الاُخْدُود؛۵ مرگ بر اصحاب اخدود!)، (قُتِلَ الإنْسانُ ما أَکفَرَه؛۶ مرگ بر انسان که تا این حد، کفر (ناسپاسى) مى‌ورزد!) و (تَبَّت یَدا أَبی لَهَب؛۷ بریده باد دو دست ابو لهب!).

1.شعرا: آیۀ ۴۴.

2.بقره: آیۀ ۱۶۱.

3.بقره: آیۀ ۱۵۹.

4.ذاریات: آیۀ ۱۰.

5.بروج: آیۀ ۴.

6.عبس: آیۀ ۱۷.

7.مسد: آیۀ ۱.


عرضۀ حدیث بر قرآن
86

درخت خبیث (ناپاک) و بى‌ریشه تشبیه شده که بر روى زمین نهاده شده و ثبات و استقرار ندارد.

مثال دیگر، در مورد انسان‌هایى است که نمی‌اندیشند و از علومی که در اختیار دارند، استفاده نمی‌کنند: (مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً؛۱ آنان که تورات بر آنها عرضه شد، ولى در آن نیندیشیدند، همانند چارپایى ‌اند که بارَش کتاب باشد).

(مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ؛۲ مثال آنان که در راه خدا انفاق مى‌کنند، همانند آن حبّه‌ای است که هفت خوشه می‌رویاند و در هر خوشه، صد حبّه به بار می‌آورد).

مثال دیگر، (إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ * طَلْعُها کَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشّیَاطِینِ؛۳ آن (درخت زقّوم)، درختى است که از ریشه جهنّم می‌روید که شکوفه‌ها و میوه‌هاى آن، مانند سرهاى شیطان‌هاست). قرآن، درخت زقّوم را که گویا تلخ است و چهره و منظره‌ای نازیبا و شوم دارد، به سرهاى شیطان‌ها تشبیه کرده است. این مثال نمی‌تواند برای اهل زبان، امری ناآشنا بوده باشد.

مثال دیگر: (قُلْ أَ نَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى‏ أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیرانَ لَهُ؛۴ بگو: آیا غیر از خدا چیزی را بخوانیم که نه نفعى و نه ضررى به ما نمى‌رساند؟ و با این کار، برگشت به عقب نمودیم، بعد از آن که خدا ما را ره ‌نموده است، به سان کسى که شیطان‌ها او را در پرتگاه سقوط، پرتاب کرده باشند و در بیابان، سرگردان مانده باشد).

و مثال دیگر، ربا‌خوار است که به شیطان‌زده تشبیه شده است: (الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلّا کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیَطانُ مِنَ الْمَسِّ؛۵ رباخواران که تعادل روحى خود را از

1.جمعه: آیۀ ۵.

2.بقره: آیۀ ۲۶۱.

3.صافّات: آیۀ ۶۴.

4.انعام: آیۀ ۷۱

5.بقره: آیۀ ۲۷۵.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19071
صفحه از 312
پرینت  ارسال به