مىخورید، مىخورد و از آنچه مىآشامید، مىآشامد. اگر از بشرى مانند خودتان پیروى کنید، به تحقیق در خسران و تباهى خواهید بود). رسول اللّه صلی الله علیه و آله نیز در جواب این سخن نمىگوید: من بشر نیستم؛ بلکه این ادّعا را مىپذیرد و میگوید: من نیز همانند شما هستم که وحى بر من نازل مىشود.۱ آیا من جز بشر پیامرسانم؟۲
این خواست خداست که پیامبر صلی الله علیه و آله باید از بین مردم انتخاب شود: (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الاُمیّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ؛۳ او خدایى است که از میان مردم امّى، پیامرسانى از خودشان برگزید تا آیات خدا را بر آنان تلاوت کند). پس پیامبر صلی الله علیه و آله از بین خود آنان برگزیده میشود. از سوی دیگر، آن که وحى _ که بر اساس ظاهر آیات قرآن، پدیدهای آن سویى و غیر بشری است _ ، برای آن که در فکررس بشر قرار گیرد، به صورت لفظ در آمده است: (إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛۴ ما قرآن را به صورت عربى آشکار در آوردیم تا شاید شما در آن تعقّل کنید) و (إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ * وَ إِنَّهُ فی أُمِّ الْکِتابِ لَدَینا لَعَلِیٌّ حَکیمٌ؛ ما قرآن را عربى قرار دادیم تا در فکررس شما باشد. شاید در آن تعقّل کنید و قرآن در اُمّ الکتاب، نزد ما، بلندمرتبه و حکیم است).۵
به موجب این آیات، قرآن، آن گاه برای بشر قابل فهم شده که به زبان آنان فرود آمده است. پیداست که مراد از زبان، تنها لغات نیست؛ بلکه ساختار و قواعد ادبی و نحوی را نیز شامل میشود و این، همان شیوه متعارف و آشنا برای اهل یک زبان است.
از دیدگاه قرآن، پیامبر صلی الله علیه و آله یک مبلّغ و پیامرسان است.۶ این رسالت اقتضا میکند که پیامبر، روان و رسا با مردم سخن بگوید و قرآن، خود، بر این روانی تأکید کرده است. آشکار است که ارتباط تبلیغی با بشر و به دیگر عبارت، تحقّق این وظیفه آن گاه عملی