83
عرضۀ حدیث بر قرآن

مى‌خورید، مى‌خورد و از آنچه مى‌آشامید، مى‌آشامد. اگر از بشرى مانند خودتان پیروى کنید، به تحقیق در خسران و تباهى خواهید بود). رسول اللّه صلی الله علیه و آله نیز در جواب این سخن نمى‌گوید: من بشر نیستم؛ بلکه این ادّعا را مى‌پذیرد و می‌گوید: من نیز همانند شما هستم که وحى بر من نازل مى‌شود.۱ آیا من جز بشر پیام‌رسانم؟۲

این خواست خداست که پیامبر صلی الله علیه و آله باید از بین مردم انتخاب شود: (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الاُمیّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ؛۳ او خدایى است که از میان مردم امّى، پیام‌رسانى از خودشان برگزید تا آیات خدا را بر آنان تلاوت کند). پس پیامبر صلی الله علیه و آله از بین خود آنان برگزیده می‌شود. از سوی دیگر، آن که وحى _ که بر اساس ظاهر آیات قرآن، پدیده‌ای آن سویى و غیر بشری است _ ، برای آن که در فکررس بشر قرار گیرد، به صورت لفظ در آمده است: (إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛۴ ما قرآن را به صورت عربى آشکار در آوردیم تا شاید شما در آن تعقّل کنید) و (إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ * وَ إِنَّهُ فی أُمِّ الْکِتابِ لَدَینا لَعَلِیٌّ حَکیمٌ؛ ما قرآن را عربى قرار دادیم تا در فکررس شما باشد. شاید در آن تعقّل کنید و قرآن در اُمّ الکتاب، نزد ما، بلند‌مرتبه و حکیم است).۵

به موجب این آیات، قرآن، آن گاه برای بشر قابل فهم شده که به زبان آنان فرود آمده است. پیداست که مراد از زبان، تنها لغات نیست؛ بلکه ساختار و قواعد ادبی و نحوی را نیز شامل می‌شود و این، همان شیوه متعارف و آشنا برای اهل یک زبان است.

از دیدگاه قرآن، پیامبر صلی الله علیه و آله یک مبلّغ و پیام‌رسان است.۶ این رسالت اقتضا می‌کند که پیامبر، روان و رسا با مردم سخن بگوید و قرآن، خود، بر این روانی تأکید کرده است. آشکار است که ارتباط تبلیغی با بشر و به دیگر عبارت، تحقّق این وظیفه آن گاه عملی

1.اشاره است به آیۀ: (قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یُوحى إلیَّ؛ بگو: همانا من بشری مانند شمایم که به من وحی می‌شود) ( کهف: آیۀ ۱۱۰).

2.اشاره است به آیۀ: (هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَراً رَسُولاً؛ آیا جز بشری فرستاده هستم؟) (اسرا: آیۀ ۹۳).

3.جمعه: آیۀ ۲.

4.یوسف: آیۀ ۲.

5.زخرف: آیۀ ۳.

6.(فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ) ( نحل: آیۀ ۳۵).


عرضۀ حدیث بر قرآن
82

قرآن، ‌اسباب اختلاف در تفسیر، و امور مورد نیاز در تفسیر۱ و در دانش اصول در بحث الفاظ و حجّیت ظواهر قرآن، به این موضوع پرداخته شده است.

در حوزه مطالعات مستشرقان، در بحث گزاره‌های کلامی، در باره تعارض‌های گزاره‌های درون‌دینی و تعارض علم و دین، فرضیّه‌ها و دیدگاه‌هایی مطرح شده‌اند که می‌توانند در بحث زبان قرآن به کار آیند؛۲ زیرا در قرآن، گزاره‌های کلامی ‌وجود دارند، چنان که گزاره‌های علمی‌ و گزاره‌های ناهمخوان (طبق قولی) وجود دارند.

زبان متعارف یا زبان قوم

نظریّه عرفى بودن زبان قرآن و به تعبیر قرآن، «زبان قوم» بودن آن،‌کهن‌ترین و مشهورترین نظریّه‌اى است که در باره زبان قرآن ارائه گردیده و پایه تفسیرى غالب مفسّران بوده است. مراد از «عرفى بودن زبان قرآن»، این است که زبان قرآن، همان زبان عرب حجاز عهد رسول خداست؛ لیکن زبانِ داناترین و تواناترین خطیبى که در موقعیت‌هاى گوناگون، خطاب به عرب آن عهد، خطابه‌هایى کمابیش موزون و در کمال صحّت و اتقان را به قصد هدایت آنان ایراد کرده است. براى این نظریّه، دلایل درون‌دینی و برون‌دینی بسیارى می‌توان ذکر کرد.

از جمله این دلایل، آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله در نگاه قرآن، از جنس بشر است و به سان دیگر آدمیان، زندگی می‌کند، می‌خورد، می‌آشامد، ازدواج می‌کند، معامله می‌کند و... . به موجب گزارش قرآن، افرادى مى‌گفتند: چرا پیامبر صلی الله علیه و آله همانند ما انسان است و غذا مى‌خورد و در بازار راه مى‌رود؟ (وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشی فِی الْأَسْواقِ لَوْ لا اُنْزِلَ إِلَیهِ مَلَکٌ فیَکونَ مَعَهُ نَذِیراً) ،۳(ما هذا إِلّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکلُونَ مِنْهُ وَ یشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ * وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَکمْ إِنَّکُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ؛۴ این نیست مگر بشرى مانند شما. از آنچه شما

1.التبیان: ج۱ ص۱۴ و ج۶ ص۲۷۳، مجمع البیان: ج۱ ص۲۰ _ ۲۱ و ج۶ ص۵۸، محاسن التأویل: ج۱ ص۱۴۲، المیزان: ج۳ص۸۴.

2.عقل و اعتقادات دینی: ص۲۵۴ _ ۲۸۱.

3.فرقان: آیۀ ۷.

4.مؤمنون: آیۀ ۳۳.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18882
صفحه از 312
پرینت  ارسال به