55
عرضۀ حدیث بر قرآن

است.۱ طرفداران ناهم‌ترازی سنّت و قرآن با برتری قرآن، به دلیل روایی استشهاد کرده‌اند،۲ چنان که یکی از موجبات تردید در اعتبار آن _ که گویا مهم‌ترین نیز هست _ ، ناسازگاری آن با قول به هم‌ترازی قرآن و سنّت است.۳

ب. اضطراب و اختلاف در متن: در متن این دلیل(روایات عرض)، قرآن و گاه، قرآن و سنّت، وسیله پالایش، ذکر شده است : «ما جاءکم موافقا لکتاب الله و لسنّتی... و ما جاءکم مخالفا لکتاب الله و لسنّتی»، «ما أتاکم موافقا لکتاب الله و سنّتی... و ما أتاکم مخالفا لکتاب الله و سنّتی»،۴ «کلّ شیء مردود إلى کتاب الله و السنّة لا یصدق علینا إلّا بما یوافق کتاب الله و سنّة نبیّة».۵ این اختلاف می‌تواند مبنا و زادگاه دو دیدگاه در جایگاه سنّت باشد. ذکر قرآن، گویای ناهم‌ترازی سنّت و قرآن و برتری تراز قرآن است، چنان که ذکر سنّت در کنار آن، بر هم‌ترازی آن دو، دلالت می‌نماید.

داور بودن سنّت برای قرآن

در سده دوم، عبارت «القرآن أحوج إلى السنّة من السنّة إلى القرآن» یا «السنّة قاضیة على الکتاب و لیس الکتاب بقاض على السنّة» مطرح شد. این عبارت در اوایل، به شکل یک قول بود و در سده سوم، عنوان مستقل یک باب را پیدا کرد۶. گویا در آن زمان، مراد از این عبارت چندان روشن نبوده است. به موجب گزارشی، احمد بن حنبل(م۲۴۳ق) در پاسخ پرسش از عبارت: «السنّة قاضیة على الکتاب» متذکّر شد که وی جسارت گفتن این عبارت را ندارد؛ بلکه می‌تواند بگوید که سنّت، کتاب را تفسیر و تبیین می‌کند.۷ ابن قتیبه(م۲۷۶ق) نیز همین معنا را ذکر کرده است.۸

1.الرسالة: ص۲۲۴، الأحکام، ابن حزم: ج۲ ص۱۹۹، الجامع لأحکام القرآن: ج۱ ص۳۷، الصحیح من سیرة النبي الأعظم: ج۱ ص۲۶۹.

2.الموافقات: ج۴ ص۱۴ _ ۱۵، المنار : ج۶ ص۱۶۳ و ج۳ ص۱۰۴، أضواء علی السنّـة المحمّدیة: ص۲۳۱.

3.الرسالة: ص۲۲۴، الأحکام، ابن حزم: ج۲ص۱۹۹.

4.سنن الدارقطنی: ج۴ ص۱۳۳، اختیار معرفة الرجال: ج۲ ص۴۸۹ _ ۴۹۰.

5.المحاسن: ج۱ ص۲۲۰، تفسیر العيّاشی: ج۱ ص۹، الکافی: ج۱ ص۶۹.

6.سنن الدارمی: ج۱ ص۱۴۴.

7.الجامع لأحکام القرآن: ج۱ ص۳۹.

8.تأویل مختلف الحدیث: ص۱۸۶.


عرضۀ حدیث بر قرآن
54

تفسیری را گرفته است.۱ با گذر از این گونه بحث‌ها و با نگاه به گذشته، مطالب، پراکنده، یک‌سویه و پراختلاف دیده می‌شوند. این بحث‌ها آن گاه که زیر نگاه فراگیر قرار گیرند، در مواردی سر از ناسازگاری و عدم انسجام در می‌آوردند. قول به منشأ وحیانی سنّت با قول به نَسخ نشدن قرآن با سنّت،۲ قول به پالایش حدیث با قرآن با قول به نَسخ شدن قرآن با سنّت و قول به هم‌ترازی آن دو در مقام استدلال با قول به پالایش حدیث با قرآن،۳ نمونه‌های این ناسازگاری درونی می‌توانند باشد.

با رهگیری جایگاه سنّت در دانش‌های حدیثی و جز آن، عناوین و مباحث زیر دیده می‌شوند: قرآن معیار پالایش حدیث، داوری سنّت بر قرآن یا عکس آن، منشأ پیدایش سنّت، گستره عمل و کارکرد سنّت، دلیل اعتبار سنّت، نَسخ قرآن با سنّت، و تفسیر قرآن با سنّت که اندیشه‌وران مسلمان جداگانه به هر یک از آنها پرداخته‌اند. در این پردازش‌ها دو ویژگی وجود دارد: یکی اختلاف نظر در هر یک از این مباحث و دیگری ناسازگاری درونی یا ناهماهنگی میان دست کم شماری از آنها.

در دانش نقد حدیث، قرآن یکی از معیارهای پالایش حدیث یا مهم‌ترین آنها شناخته می‌شود. این معیار در متون حدیثی بویژه امامیّه۴ و آثار اندیشه‌وران مسلمان ذکر شده است.۵ نقد قرآن‌محور حدیث می‌تواند با دلیل روایی و حکمت‌ها و برداشت‌های عقلی پشتیبانی شود. از سده دوم به بعد، نگاه انتقادی نسبت به دلایل یاد شده بویژه دلیل روایی، از چند زاویه انجام گرفته است. این زوایا عبارت اند از:

الف. اعتبارسنجی روایات: بیشتر نزدیک به همه اندیشه‌وران شیعه، دلیل روایی را معتبر دانسته‌‌اند و نزدیک به همین سان از اهل سنّت به بی‌اعتباری یا شک در اعتبار آن، رأی داده‌اند.۶ نفی اعتبار دلیل یاد شده بر نقد اسناد و محتوای آن، استوار

1.المیزان: ج۳ص۷۶ _ ۸۰.

2.تأثیث الإیدیولوجیّـة الوسطیّة: ص۹۱ _ ۹۲.

3.تسنیم: ج۱ ص۱۲۳.

4.تصحیح اعتقادات الإمامیّة: ص۴۴ و ۱۴۹، الاستبصار: ج ۱ ص۳ _ ۴، الکفایة: ص۳۲ _ ۳۳ و ۴۷۲.

5.سنن الدارمی: ج۱ ص۱۴۶، الکافی: ج۱ ص۶۹ _ ۷۰، سنن الدارقطنی: ج۴ ص۱۳۳.

6.میراث حدیث شیعه: ج۵ ص۲۷۵، الصحیح من سیرة النبيّ الأعظم: ج۱ ص۲۶۹.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18954
صفحه از 312
پرینت  ارسال به