51
عرضۀ حدیث بر قرآن

فصل دوم: همسانی یا نا‌همسانی قرآن و حدیث در استدلال

شاید بحث همسانی یا ناهمسانی قرآن و حدیث _ که در این جا مراد از آن «سنّت» است _ زائد و بی‌فایده به نظر برسد؛ چرا که به موجب آیات قرآن، قرآن (کتاب خدا)، بیان کننده همه آموزه‌های دینی ((وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَی‏ءٍ) ۱ و (وَ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیء‏))،۲ هدایت کننده به طریق مستقیم ((إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ))،۳ بیدار کننده جهانیان ((ذِکرٌ لِلعالَمینَ) ۴) ، کتابی به دور از تردید ((لا ریب فیه) ۵ )، نور و فرقان و شفا ((هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ) ۶ و (أَنْزَلْنا إِلَیکمْ نُوراً مُبِیناً) ۷) است. پیداست که با این اوصاف، قرآن، مرجع و منبع اصلی و نخست در شناخت آموزه‌های دینی است.

نیز در برخی روایات، از پیامبر صلی الله علیه و آله، امام علی علیه السلام، امام رضا علیه السلام و برخی صحابه همین معنا در باره قرآن آمده است. از جمله، از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در وصف قرآن چنین آمده که: «وقتى فتنه‏ها چون پاره‏هاى شبى تاریک، راه خدا و نجات را بر شما مشتبه کردند، بر شما باد به قرآن! قرآن، شافعى است که شفاعت او امضا و تصدیق شده است. هر کس آن را پیش روى خود بگذارد تا به آن عمل کند، وى را به سوى بهشت مى‏کشاند و هر

1.نحل: آیۀ ۸۹.

2.انعام: آیۀ ۳۸.

3.اسرا: آیۀ ۹.

4.تکویر: آیۀ ۲۷.

5.بقره: آیۀ ‌۲.

6.بقره: آیۀ ۱۸۵.

7.نساء: آیۀ ۱۷۴.


عرضۀ حدیث بر قرآن
50

د. انتساب سنّت به وحی در احکام شرعی و اجتهاد در جز آن: این قول با عبارت «احکام شرعی و حروب» _ که به اشاعره و اکثر معتزله و متکلّمان نسبت داده شده است۱ _ ، «سنّت عملی و قولی»،۲ «سنّت عملی و علمی»۳ و «سنّت ناظر به تفاصیل احکام و قصص و معاد و جز آن»۴ بیان شده است.

مراد از بیان عملی، کیفیت احکام مجمل و کلّی قرآن است که در خارج با صورتی خاص تحقّق پیدا می‌کند، چنان که بیان قولی، به شرح و تبیین قرآن ناظر است. در میان این گروه، برخی به تفاوت یاد شده از جهت منشأ تصریح کرده‌اند. به موجب این تصریح، سنّت عملی، به وحی انتساب دارد و بیان علمی یا قولی، اجتهاد پیامبر صلی الله علیه و آله است.۵ برخی دیگر، اگر چه به این تفاوت اشاره نکرده‌اند، ولی گویا دلیل تقسیم آنان همین جهت بوده است؛ زیرا آنان یادآور شده‌اند که سنّت عملی در رتبه دوم پس از قرآن، و سنّت قولی در مرتبه سوم قرار دارد۶ و یا آن که تفاصیل احکام و قصص و معاد، تنها از طریق پیامبر صلی الله علیه و آله قابل بیان است و سایر موارد، چنین نیست.۷

مطلب جدیدی که برخی در این قول به آن اشاره کرده‌اند، چگونگی وحی سنّت است که در حدّ یک ادّعا مطرح شده است. به موجب این قول، سنّت عملی، از وحی آیات جدا نیست و با نزول آیات، کیفیت آنها نیز وحی می‌شود. به عبارت دیگر، با یک وحی، اصل حکم و کیفیت آن، با هم بیان می‌شوند.۸ گویی این سخن می‌تواند بر این باور استوار باشد که چون از طریق اجتهاد نمی‌توان به تفاصیل احکام رسید، به ناچار، آنها با وحی آیات، بیان شده‌اند.

1.اُصول الفقه، خضری: ص۳۱۹.

2.أضواء علی السنّـة المحمّدیة: ص۵۰.

3.تحریر العقل من النقل: ص۱۰۳ _ ۱۰۵.

4.المیزان فی تفسیر القرآن: ج۳ ص۸۴.

5.تحریر العقل من النقل: ص۱۰۳ _ ۱۰۵.

6.أضواء علی السنّـة المحمّدیة: ص۵۰

7.المیزان: ج۳ ص۷۶ _ ۸۴.

8.تحریر العقل من النقل: ص۱۰۳ _ ۱۰۵.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19048
صفحه از 312
پرینت  ارسال به