پیامبر صلی الله علیه و آله همراه باشد و قسم دیگر، آن است که با اقرار پیامبر صلی الله علیه و آله قرین نباشد. قسم نخست، اجتهاد خطاناپذیر است؛ زیرا او بر خطا اقرار نمیکند. این گونه اجتهاد در نظر آنان گونهای از وحی است که به آن، وحی باطن گفتهاند. گویا قول غالب در میان اصولیان اهل سنّت، اجتهاد خطاناپذیر است.۱
ج. اجتهاد خطاپذیر : دو گروه، طرفدار دیدگاه اجتهاد خطاپذیر شناخته میشوند: یکی گروهی که به گزینه اجتهاد خطاپذیر تصریح کردهاند و گویا خضری(۱۲۸۹ _ ۱۳۴۵ق)در تصریح به این گزینه پیشگام است.۲ و گروه دیگر که شعار «حسبنا کتاب الله» سر داده یا به نفی اعتبار سنّت پرداختهاند. با رهگیری دلایل این گروه دانسته میشود که اعتقاد به منشأ اجتهاد خطاپذیر، در شکلگیری این قول، نقش اساسی ایفا کرده است.۳ پیشینه گروه دوم، به دوران صحابیان میرسد. میگویند: عمر در پاسخ تقاضای پیامبر صلی الله علیه و آله برای آوردن قلم و دوات، عبارت «حسبنا کتاب الله» را سر داد و راه نافرمانی پیش گرفت۴ و ابو بکر جهت جلوگیری از پدید آمدن اختلاف میان مسلمانان که ریشه در احادیث منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله داشت، عبارت: «بیننا و بینکم کتاب الله» را ذکر کرد.۵
شافعی(م۲۰۴ق) از گروهی یاد کرده که همه اخبار را انکار کردند.۶ برخی این گروه را خوارج یا معتزله دانستهاند۷ و گویا این انتساب به معتزله تمام نیست؛ زیرا آنان به نَسخ قرآن با سنّت قائل بودهاند.۸
در دوره معاصر، محمّد توفیق(م۱۳۳۷ق) و احمد افندی (م۱۹۳۲ق) را میتوان از این گروه یاد کرد.۹
1.اُصول الفقه، خضری: ص۳۱۸.
2.اُصول الفقه، خضری: ص۳۱۹.
3.القرآنیّون: ص۲۱۰ _ ۲۴۳.
4.صحیح البخاری: ج۲ ص۱۲۰ ح۱۳۶، صحیح مسلم: ج۵ ص۷۵.
5.میزان الاعتدال: ج۱ ص۵.
6.الاُمّ: ج۷ ص۲۸۷.
7.القرآنیّون: ص۹۵ _ ۹۸.
8.عدّة الاُصول: ج۳ ص۴۵ _ ۴۶، اللمع: ص۱۷۳، الأحکام، آمدی: ج۳ ص۱۵۳.
9.القرآنیّون: ص۱۸۳.