35
عرضۀ حدیث بر قرآن

که خدا امری را که موجب علم باطنی به امور می‌شود، ایجاد می‌کند. این علم یا به ایجاد صوت در پدیده‌های جسمانی است یا به گونه‌ای دیگر که انسان‌ها آن را درک نمی‌کنند و یا کیفیت تأثیر آن را متوجّه نمی‌شوند.

حقیقت قول در میان فرشتگان و شیطان و حیوانات نیز موجود است و آثار و خواصّ قول _ که تفهیم و تفهّم معنای مقصود است _ مترتّب می‌شود.

گویا در کتاب‌های لغت و فرهنگ‌نامه‌ها همین معنا برای کلام و قول آمده است. از این معنا می‌توان به معنای مرکزی تعبیر کرد. در این نوع معناشناسی، معناشناس یا مفسّر تلاش می‌کند معنای قدر مشترک را که معنای بی‌رنگ و عریان واژه است و در موارد مختلف به کار رفته، تعیین نماید. فرهنگ‌های لغت فارسی و عربی، این مبنا را اختیار کرده‌اند. شاهد بر این مطلب، آن است که آنان برای یک واژه، یک مدخل قرار داده‌اند و همه موارد استعمال آن در شکل فعلی و اسمی را یک جا آورده‌اند. دو کتاب تفسیری و واژه‌شناسی المیزان و التحقیق فی کلمات القرآن الکریم از علّامه سیّد محمّدحسین طباطبایی و شیخ حسن مصطفوی در این باره برجسته‌ اند.

در برابر این دیدگاه، دیدگاه استعمال‌محور قرار دارد. به موجب این دیدگاه، واژگان، دارای معنای حقیقی و مجازی نیستند. یک معنا بیشتر وجود ندارد و آن، معنای حقیقی است. این معنای حقیقی از طریق هم‌نشینی کلمات و بافت درونی جمله به دست می‌آید. جالب است که علّامه طباطبایی در مواردی به این مبنا نیز عمل ‌‌کرده است، مانند واژه‌های «قلب»،۱ «کتاب»۲ و «اُذُن».۳

به هر روی در کتاب‌های معروف لغت مانند: العین خلیل بن احمد(م۱۷۵ق)، التهذیب ابو منصور ازهری(م۳۷۰ق)، معجم مقاییس اللغة ابن فارس(م۳۹۵ق)، المفردات راغب اصفهانی (م۵۶۵ق)، أساس البلاغة و الفائق زمخشری (م۸۳ق)و لسان العرب ابن منظور(م۷۱۱ق) سه معنا برای «کلام» ذکر شده است: اصوات پشت سر هم و پیاپی که معنایی را برساند، معنای قائم به نفس، و جرح.۴

1.المیزان: ج۲ص ۲۳۴ و ج ۹ ص۴۴.

2.المیزان: ج۲ ص۱۳۲.

3.المیزان: ج۱ص۲۳۸ و ج۱۰ ص۱۶۱.

4.التهذیب: ج۱۰ ص۲۶۴، المفردات، راغب: ص۴۴۰، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم: ج۱۰ ص۱۰۷.


عرضۀ حدیث بر قرآن
34

دیگر، این که این الفاظ از طریق دهان با ساز و کار پیچیده‌ای تولید می‌شوند. پیداست موجوداتی مانند فرشتگان که زندگی اجتماعی ندارند، تفهیم و تفهّم ندارند و در نتیجه به اعتبار و جعل علائم لفظی نیاز ندارند. آنان موجودات تکامل یابنده نیستند و به تعاون اجتماعی نیاز ندارند. نیز باید دانست که موجوداتی که ساز و کار پیچیده بیان و گفتار را ندارند، تفهیم و تفهّم میان آنها با انسان متفاوت است، اگر چه به قول علّامه طباطبایی،۱ در خصوص برخی حیوانات که به صورت جمعی زندگی می‌کنند، وجود زبان منتفی نیست.

از سوی دیگر، خدا جسم نیست و امکانات و لوازم جسمانی ندارد. به عبارت دیگر، نقص و کمبود ندارد تا از طریق تعاون جمعی و امور اعتباری، تکامل پیدا کند: (لَیسَ کَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ).۲ این تفاوت در آیه ۵۱ از سوره شورا آمده است، اگر چه خدا در آن آیه و آیات دیگر قرآن روشن ننموده که این کلام چگونه تحقّق پیدا می‌کند. تنها چیزی که قابل فهم است، این است که خواص و آثار کلام متعارف (تفهیم مقاصد و خواسته‌ها به شنونده)، از آن (کلام)‌به هیچ وجه سلب نمی‌شود، همانند پدیده‌ها در عالم تکوین که هر یک می‌توانند کلام خدا باشند؛ چرا که آنان بر صفات ذات و فعل او دلالت می‌کنند. بر این اساس، عیسی علیه السلام و موجودات و پدیده‌های عالم، در قرآن، کلام خدا شمرده شده‌اند.

قول نیز وضعیتی به سان کلام دارد. با تدبّر در موارد کاربرد قول در قرآن _ که شامل موارد دارای سمع و إدراک به معناى متعارف و موارد تکوینی است _ و به قرینه آیه: (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکونُ) ۳ و آیه: (إِذا قَضىٰ‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکونُ) ۴ که کلّی و جامع همه مواردی هستند که قول در قرآن به کار رفته و می‌تواند جنبه تفسیری برای آنان داشته باشد، معلوم می‌شود که مراد از قول خدا «ایجاد» است که بر معناى مقصود دلالت می‌کند. قول در تکوینیات، نفس چیزی است که خدا ایجاد کرده؛ زیرا آن با وجود خود، بر خصوص اراده خدا دلالت می‌کند. در غیر تکوینیات نیز بدین معناست

1.المیزان: ج ۲ ص۳۱۶.

2.شورا: آیۀ ۱۱.

3.یس: آیۀ ۸۲.

4.مریم: آیۀ ۳۵.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19059
صفحه از 312
پرینت  ارسال به