33
عرضۀ حدیث بر قرآن

انبیای پیشین که در هیچ یک از آنها سخنی مبنی بر اراده مجازی و تمثیلی آنها وجود ندارد. این مطلب به طور خاص از آیه ۵۰ سوره شورا _ که گویا تفسیر کننده آیات مبهم مربوط به کلام خدا با بشر مانند آیه : (وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَکلِیماً) ۱ است _ ، آشکار می‌‌شود: (وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فیُوحِی بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ). در این آیه، تکلیم خدا با بشر، هم نفی و هم اثبات شده است. به قرینه بافت درونی آیه، نفی، ناظر به کلام متعارف و همسان‌انگاری کلام خدا با بشر است و اثبات، ناظر به کلام با کیفیت دیگر است. با این توضیح، استثنا در این آیه باید استثنای متّصل باشد و نمی‌تواند غیر آن باشد، وگر نه کلام خدا تمام نخواهد بود. به عبارت دیگر، مراد از عمل تکلیم در این آیه، تکلیم حقیقی است. بنا بر این، تکلیم خدا با بشر، تکلیم حقیقی است و حد و تعریف اصل تکلیم بر آن، به گونه حقیقی، ساری و جاری است. با این بیان، قول خدا نیز سخن حقیقی است و وحی خدا با بشر نیز ارتباط تفهیمی حقیقی است.

کیفیت کلام الهی

مکرّر گذشت که «کلام»، «قول» و «وحی» در قرآن از وقوع فعل تفهیم خدا با آفریدگان حکایت می‌کنند، چنان که این الفاظ بر عمل تفهیم میان بشر دلالت دارند. پیداست که کیفیت ایجاد و صدور کلام و قول از خدا با کیفیت آن توسّط انسان‌ها متفاوت است.

انسان، موجودی اجتماعی است و زندگی او بر تعاون و همکاری جمعی استوار است. این گرایش به زندگی جمعی و تعاون، از آن جهت است که انسان، موجودی ناقص است و باید نیازهای خود را از طریق دیگران تأمین نماید و به تکامل برسد. زندگی اجتماعی، پایه‌هایی دارد که بدون آنها تعاون اجتماعی تحقّق پیدا نمی‌کند. یکی از آن پایه‌ها، ابزار تفهیم و تفاهم است. انسان‌ها به موجب این ضرورت، «نظام الفاظ» را اعتبار و جعل کردند. مهم‌ترین ویژگی نظام الفاظ _ که جنبه علائم و رموز را برای مقاصد دارد _ تحوّل‌پذیری و قابل توسعه و گسترش بودن آن است؛ چرا که با گذشت زمان و توسعه زندگی انسان، نیازهای جدیدی پدید می‌آیند و به ناچار باید الفاظ جدیدی به کار گرفته شوند. به همین جهت، دایره الفاظ همواره رو به توسعه بوده است.

1.نساء: آیۀ ۱۶۳.


عرضۀ حدیث بر قرآن
32

خدا و آتش: (قُلْنا یا نارُ کونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‏ إِبْراهِیمَ) ،۱
خدا و مطلق آفریدگان: (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکونُ).۲

حقیقی بودن کلام خدا

وقتی گفته می‌شود: خدا با موسی علیه السلام یا مادر او تکلّم کرد و یا وقتی گفته می‌شود قرآن، کلام خداست، مراد چیست؟ یک برداشت که متعارف نیز هست، این است که میان خدا و عیسی علیه السلام و مریم و محمّد صلی الله علیه و آله ارتباط تفهیمی برقرار شده و خدا مقاصد خود را به آنان انتقال داده است. به عبارت دیگر، تکلیم مانند آفریدن و میراندن و زنده کردن و روزی دادن، فعل خداست و این فعل در خارج، تحقّق یافته است. در نتیجه پیامبر صلی الله علیه و آله، مریم علیها السلام و عیسی علیه السلام پس از ارتباط تکلیمی و وحیانی خدا، در مقایسه با پیش از این ارتباط، در دانش و آگاهی و توانایی روحی و معنوی، دارای دو شخصیت متفاوت‌ اند.

اگر چه خاستگاه تردید در حقیقی بودن صفت «تکلیم» برای خدا دوره معاصر و تجربه‌گرایی است، ولی گویا زمینه معرفت‌شناختی آن در فرهنگ و ادبیّات دینی و کلامی وجود دارد. تمایز ساحت بشر با خدا، ناهم‌ترازی خدا و بشر در وجود، فقدان زبان مشترک و نیز جریان‌های تفسیری با عنوان تفسیر رمزی، توجیه‌های فلسفی و عقلی وحی، تعریف وحی به ارتباط بلاواسطه و روحانی و نیز در آمدن فرشته حامل وحی به شکل و شمایل برخی زیبارویان عصر پیامبر صلی الله علیه و آله، می‌توانند نشانه‌های این نظریّه باشند. در دوره معاصر، تحت تأثیر فراگیری و تسلّط روش تجربه‌گرایی، ملائکه به قوای عقلی فراخوان به خیر، وحی به ادراکات قوّه عقلی، روح القدس و روح الأمین به عالی‌ترین مرتبه این قوا و شیاطین و جن به قوا‌‌ى شهویه و غضبیه _ که به شر و فساد فرا می‌خوانند _ پایین آورده شده‌اند.۳

قرینه بر واقعی بودن تکلیم به عنوان فعل خدا، ظاهر آیات قرآنی‌ای است که در آنها از فعل برگرفته از مصدر «کلام» و «قول» برای خدا یاد شده است و نیز گزارش قرآن از بیانات

1.انبیا: آیۀ ۶۹.

2.یس: آیۀ ۸۲.

3.تفسیر المنار : ج۳ ص۴_۵ و ۴۴ و ج۶ ص۵۹.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18948
صفحه از 312
پرینت  ارسال به